احساس
احساس در لغت، به معنی دریافتن، آگاه شدن و درک چیزی با یکی از حواس است.
احساس وابستگی زیاد در یک فرد آیا می تواند به احساس پیوستگی تبدیل شود؟ چگونه از وابستگی افراطی جلوگیری کنیم؟
احساس وابستگی نسبت به یک فرد به این معناست که ما در ارتباط با او آن قدر جذب شده‌ایم که احساس می‌کنیم با نبودن آن، ما نیز نابود می‌شویم، در این وابستگی ما استقلال و هویت خود را از دست می دهیم و به نوعی ذوب در طرف مقابل شده ایم که البته این احساس ضربات سنگینی را بر روح وروان ما خواهد گذاشت. اما احساس پیوستگی یعنی این که در عین دوست داشتن و علاقه شدید در کنار او احساس وحدت و رضایت درون داریم و در نبود او احساس فلج شدن یا ناتوانی به ما دست نمی دهد.راهکارهایی برای رهایی از احساس وابستگی:فعالیت هایی را به طور مستقل داشته باشیم. رفتارهایی که به تبع وابستگی به وجود آمده بشناسیم و در خود کاهش دهیم. به عنوان مثال فردی به دلیل وابستگی زیاد مدام طرف مقابل را چک می کند و یا در مورد میزان علاقه اش سوال می کند یا او را تعقیب می نماید و ... در تمرین باید این رفتارها شناخته و حذف گردد. خوب فکر کنید و دلیل این وابستگی را به طرف مقابل بدانید. گاه ضعف در اعتماد به نفس، گاه کمبود محبت و ... می تواند ریشه وابستگی به فردی یا چیزی باشد.اگر وابستگی باعث می شود تا ما به جای او مسئولیت هایی را قبول کنیم. احساس کنیم باید همواره در کنار او باشیم. و دور بودن از او برای ما نگرانی ایجاد می کند باید دیدگاه خود را با کمک یک مشاور تعدیل کنید و به نگرش ها و بینش درست دست یابید. مسئولیت پذیری و هرگونه صمیمیت معتدل را بیاموزیم. به بیان دیگر باورهای خود را تصحیح کنیم. مثلا اگر این باور را داریم که " اگر ... کار را برایش انجام ندهم ناراحت می شود " باید این باور را ایجاد کنیم که قرار نیست همیشه خواسته های او بر خواسته ما ارجح باشد.مصداق های درست علاقه داشته و صمیمیت و عشق را بدانید و بشناسید.زمان برای به موفقیت رسیدن این تمرین ها کاملا بستگی به خود شما و میزان جدیت شما در تمرین ها دارد .
احساس وابستگی نسبت به یک فرد به این معناست که ما در ارتباط با او آن قدر جذب شده‌ایم که احساس می‌کنیم با نبودن آن، ما نیز نابود می‌شویم، در این وابستگی ما استقلال و هویت خود را از دست می دهیم و به نوعی ذوب در طرف مقابل شده ایم که البته این احساس ضربات سنگینی را بر روح وروان ما خواهد گذاشت. اما احساس پیوستگی یعنی این که در عین دوست داشتن و علاقه شدید در کنار او احساس وحدت و رضایت درون داریم و در نبود او احساس فلج شدن یا ناتوانی به ما دست نمی دهد.راهکارهایی برای رهایی از احساس وابستگی:فعالیت هایی را به طور مستقل داشته باشیم. رفتارهایی که به تبع وابستگی به وجود آمده بشناسیم و در خود کاهش دهیم. به عنوان مثال فردی به دلیل وابستگی زیاد مدام طرف مقابل را چک می کند و یا در مورد میزان علاقه اش سوال می کند یا او را تعقیب می نماید و ... در تمرین باید این رفتارها شناخته و حذف گردد. خوب فکر کنید و دلیل این وابستگی را به طرف مقابل بدانید. گاه ضعف در اعتماد به نفس، گاه کمبود محبت و ... می تواند ریشه وابستگی به فردی یا چیزی باشد.اگر وابستگی باعث می شود تا ما به جای او مسئولیت هایی را قبول کنیم. احساس کنیم باید همواره در کنار او باشیم. و دور بودن از او برای ما نگرانی ایجاد می کند باید دیدگاه خود را با کمک یک مشاور تعدیل کنید و به نگرش ها و بینش درست دست یابید. مسئولیت پذیری و هرگونه صمیمیت معتدل را بیاموزیم. به بیان دیگر باورهای خود را تصحیح کنیم. مثلا اگر این باور را داریم که " اگر ... کار را برایش انجام ندهم ناراحت می شود " باید این باور را ایجاد کنیم که قرار نیست همیشه خواسته های او بر خواسته ما ارجح باشد.مصداق های درست علاقه داشته و صمیمیت و عشق را بدانید و بشناسید.زمان برای به موفقیت رسیدن این تمرین ها کاملا بستگی به خود شما و میزان جدیت شما در تمرین ها دارد .
عنوان سوال:
احساس وابستگی زیاد در یک فرد آیا می تواند به احساس پیوستگی تبدیل شود؟ چگونه از وابستگی افراطی جلوگیری کنیم؟
پاسخ:
احساس وابستگی نسبت به یک فرد به این معناست که ما در ارتباط با او آن قدر جذب شده‌ایم که احساس می‌کنیم با نبودن آن، ما نیز نابود می‌شویم، در این وابستگی ما استقلال و هویت خود را از دست می دهیم و به نوعی ذوب در طرف مقابل شده ایم که البته این احساس ضربات سنگینی را بر روح وروان ما خواهد گذاشت. اما احساس پیوستگی یعنی این که در عین دوست داشتن و علاقه شدید در کنار او احساس وحدت و رضایت درون داریم و در نبود او احساس فلج شدن یا ناتوانی به ما دست نمی دهد.راهکارهایی برای رهایی از احساس وابستگی:فعالیت هایی را به طور مستقل داشته باشیم. رفتارهایی که به تبع وابستگی به وجود آمده بشناسیم و در خود کاهش دهیم. به عنوان مثال فردی به دلیل وابستگی زیاد مدام طرف مقابل را چک می کند و یا در مورد میزان علاقه اش سوال می کند یا او را تعقیب می نماید و ... در تمرین باید این رفتارها شناخته و حذف گردد. خوب فکر کنید و دلیل این وابستگی را به طرف مقابل بدانید. گاه ضعف در اعتماد به نفس، گاه کمبود محبت و ... می تواند ریشه وابستگی به فردی یا چیزی باشد.اگر وابستگی باعث می شود تا ما به جای او مسئولیت هایی را قبول کنیم. احساس کنیم باید همواره در کنار او باشیم. و دور بودن از او برای ما نگرانی ایجاد می کند باید دیدگاه خود را با کمک یک مشاور تعدیل کنید و به نگرش ها و بینش درست دست یابید. مسئولیت پذیری و هرگونه صمیمیت معتدل را بیاموزیم. به بیان دیگر باورهای خود را تصحیح کنیم. مثلا اگر این باور را داریم که " اگر ... کار را برایش انجام ندهم ناراحت می شود " باید این باور را ایجاد کنیم که قرار نیست همیشه خواسته های او بر خواسته ما ارجح باشد.مصداق های درست علاقه داشته و صمیمیت و عشق را بدانید و بشناسید.زمان برای به موفقیت رسیدن این تمرین ها کاملا بستگی به خود شما و میزان جدیت شما در تمرین ها دارد .
- [سایر] علاقه افراطی با دوست هم جنس مشکل ساز است؟
- [آیت الله بهجت] اگر انسان برای ملاقات نزدیکان در حد چند دقیقه از مسجد خارج شود، آیا به پیوستگی اعتکاف او خدشه وارد می شود؟
- [سایر] شنیده می شود که درقرآن کریم در بعضی قسمت ها پیوستگی وجود ندارد آیا این امر صحت دارد؟
- [سایر] من مشاور دبیرستان پسرانه هستم؛ از جمله مشکلاتی که برخی دانش آموزان مطرح می کنند وابستگی شدید و یک احساس عاشقانه (همانند احساس یک پسر به دختر معشوقه اش) نسبت به هم جنس خودشان می باشد، که در بعضی مواقع به رابطه جنسی می انجامد. لطفاً علت و راهکارهای درمانی این مشکل را توضیح دهید. با تشکر
- [سایر] وابستگی شدیدی به دوستم دارم ، چکار کنم ؟
- [سایر] شوهرم وابستگی شدیدی به مادرش دارد و در توجه به من، کوتاهی می کند؛ لطفاً راه حل های کم کردن وابستگی شوهر به مادرش را به من بگویید.
- [سایر] راه پیشگیری و نجات از عشق های غیر الهی و افراطی چیست؟
- [سایر] آیا دل بستن به دوستان و اطرافیان به طور افراطی مشکلی دارد؟
- [سایر] آیا والدین باید رقابت افراطی فرزندان با دوستانشان حمایت نمایند یا آن را کنترل کنند؟
- [سایر] آیا دوستی های عمیق و افراطی در دوران تحصیل می تواند آسیب زا باشد؟
- [آیت الله اردبیلی] در عقد موقّت اگر مهر معیّن نشود، عقد باطل است و اگر مدّت معیّن نشود، به عقد دائم تبدیل می‌شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (مضاربه) آن است که فرد یا افرادی سرمایه گذاری کنند و فرد یا افراد دیگری با آن سرمایه کار کنند و درآمد آن را مطابق قراردادی میان خود تقسیم کنند، و هر کدام سهمی از آن را ببرند.
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستدِ با لفظ یا فعل، گاهی بین دو فرد , زمانی بین دو نهاد (شخصیت حقوقی) و گاهی بین فرد و نهاد است و در همهّ این موارد, صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] هر جا که حاکم شرع فروش یا تبدیل وقف را صلاح بداند میتواند وقف را تبدیل نماید و یا بفروشد نظیر اینکه مالی را که وقف کردهاند بدون استفاده بماند و یا به طوری خراب شود که نتوانند استفادهای را که مال برای آن وقف شده از آن ببرند، یا بین کسانی که مال را برای آنان وقف کردهاند اختلاف پیدا شود و خوف آن برود که مال یا جانی تلف شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر جنس چیزی به گونهای تغییر کند که تبدیل به جنس دیگری گردد، می‌گویند (استحاله) شده است و اگر جنس چیز نجس یا متنجسی به گونهای تغییر کند که به صورت چیز پاکی در آید، به سبب استحاله پاک می‌شود؛ مثل آن که سگ در نمکزار فرو رود و تبدیل به نمک شود یا چوب نجسی بسوزد و خاکستر گردد؛ ولی اگر جنس آن عوض نشود مثل آن که گندم نجس را آرد کنند یا با آرد نجس نان بپزند پاک نمیشود.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه فرد معتکف فرد دیگری را که در نقطه ای از مسجد اعتکاف کرده، به زور از جایش بلند کند و خود به جای أو بنشیند اعتکاف او باطل می شود، و همچنین اگر با جانماز غصبی اعتکاف کند، ولی اگر لباس او غصبی باشد، کار او حرام ولی اعتکافش صحیح می باشد.
- [آیت الله مظاهری] در صورت تشخیص مصلحت، حاکم اسلامی چنانکه میتواند مجرم را عفو یا تخفیف در جرم دهد، میتواند در اجرای حدّ تخفیف دهد یعنی آن را تبدیل به تعزیر کند یا حدّ را اصلاً اجرا نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مکروه است انسان از مستحق بخواهد که زکاتی را که به او داده به خودش بفروشد، ولی اگر مستحق بخواهد زکاتی را که گرفته تبدیل به پول کند، کسی که زکات را به او داده بر دیگران مقدم است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی به قصد فرار از زکات، طلا و نقره را تبدیل نماید، یا آنها را آب کند، زکات به او تعلق نمی گیرد، ولی از خیر و سعادتی محروم شده و احتیاط مستحب آن است که زکات آن را بدهد.
- [آیت الله بهجت] فروش اشیا و لوازم مسجد که در عرف زمان، استعمال آن معمول نیست، مانند سینیهای مسی یا پارچهای بزرگ، و تبدیل آن به اشیا و لوازم مورد احتیاج، زیر نظر متولی شرعی مانعی ندارد.