راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله بهجت
آدرس:
http://bahjat.ir
اگر در جایی قسمتی از اموال یک شخص به ناحق مصادره شد، آیا او می تواند تقاص نماید؟
اگر هیچ راهی برای رسیدن به مالش ندارد، تقاص از اموال ضامن جایز است.
عنوان سوال:
اگر در جایی قسمتی از
اموال
یک شخص به ناحق مصادره شد، آیا او می تواند
تقاص
نماید؟
پاسخ:
اگر هیچ راهی برای رسیدن به مالش ندارد،
تقاص
از
اموال
ضامن
جایز است.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
تقاص چیست؟ و آیا اگر تقاص مستلزم ضرر باشد، ضمان دارد؟
اگر وکیل یا ولی صغیر قسمتی از اموال آن ها را به عنوان مال المضاربه به شخصی داده و شخص مذکور کلاه بردار بوده و بعد از دو سال می گوید ضرر کرده ام و نه اصل پول را می دهد و نه سود آن را، آیا وکیل و یا ولی صغیر می تواند خسارت وارده را از آن شخص بگیرد؟ یا فقط اصل مال را می توانند بگیرند؟
اگر از کسی حقی ضایع شود، آیا شخصا می تواند تقاص کند؟
شخصی با وامی که از بانک گرفته، خانه و زندگی تهیّه کرده است و پیش از آن که بدهی بانک را بدهد، فرار کرده است. اموالی از وی نزد بانک موجود است، آیا بانک می تواند برای وصول وام، از باب تقاصّ، اموال را بفروشد؟
خرید و فروش اجناسی که قاچاق بوده و دولت آن ها را مصادره کرده است، چه حکمی دارد؟
آیا بدهکاری که به بانک بهره داده است، می تواند به عنوان تقاص، پولی در بانک بسپارد و به اندازه ی بهره ای که داده دریافت کند؟
اینجانب دانشجوی بورسیه دانشگاه وزارت دفاع می باشم که در ترم تحصیلی جاری، ما را در یک خانه مصادره ای اسکان داده اند، با توجه به این که این خانه متعلّق به فردی بهایی بوده که اوایل انقلاب به خارج فرار کرده و منزل مصادره شده است، حکم نماز، وضو، غسل و دیگر مسایل شرعی در این خانه، به چه صورت می باشد؟
شخصی کتابی را در رایانه تایپ و آماده چاپ کرده است، صاحب کتاب، پول وی را نمی دهد، آیا می تواند کتاب را از باب تقاصّ بردارد تا به حقّ خود برسد؟
زمین هایی که مال زرتشتیان بوده و مصادره شده است و صاحبان آن ها راضی نیستند، حکم تصرّف، سکونت و نمازهایی که در آن جا خوانده شده است، چیست؟
زمینی تحت تصرّف افراد بهایی مذهب بوده و بعدا به وسیله ی سازمان زمین شهری مصادره شده است، آیا مسجد ساختن و نماز خواندن در آن صحیح است یا خیر؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله مکارم شیرازی] کسی که قرض ربوی گرفته و اصل و سود آن را پرداخته است، آیا می تواند سودی که پرداخته به عنوان تقاص از اموال رباگیرنده بردارد؟
[سایر] سلام اموال ایت الله شریعتمداری چرا ضبط شد و مصادره شد. مگر در اسلام ارث نیست. در صورتی که در زمان ایشان احساس خطر میشد بعد از فوتشان باید اموال به فرزندانشان پس داده میشد.
[آیت الله سبحانی] فردی وصیت کرده به این که قسمتی از اموال خود را به شخصی بدهند ولی آن شخص (موصی له) پس از چند روز فوت کرده، آیا وارث وی اختیار قبول را دارد؟
[آیت الله اردبیلی] آیا به قسمتی از اموال که در سپردة بلند مدت میباشد خمس تعلق میگیرد؟
[آیت الله نوری همدانی] شخصی برای کسی کار می کرد و اجرت معینی ذکر کرده بود ، پس از انجام عمل اجرت او را کمتر داده است آیا می تواند از سایر اموال او که باقی مانده اجرت را به عنوان تقاص بردارد ؟
[آیت الله خامنه ای] تقاصّ دین
[آیت الله مکارم شیرازی] آیا شخصی که اموال با او مصالحه شده میتواند بگوید: اموال مصالحه کننده جزء اموال شخصی بنده شده، و شخص مصالحه کننده هیچ گونه حق و حقوقی نسبت به اموال مصالحه شده خود ندارد؟
[آیت الله مکارم شیرازی] در مدرسه علمیه ی ما قانون است اموال اشخاصی که دربی نظمی مدرسه نقش دارند وصاحبان اموال یا مشخص نیستند یا مشخص هستند ولی طبق شرایطی مصادره می شوند، چنین اموالی را در محل عمومی اعلام می کنند، مدیر یا نماینده ی مدرسه هم گفتند:هرکس می خواهد می تواند ازاین اموال استفاده کند و اشکالی ندارد. آیا استفاده از این وسایل اشکال دارد یانه؟ اگر صاحب مال نهی ازبردن و استفاده کردن بکندوظیفه ما چیست؟
[سایر] اگر پول شبهه دار یا حرام در اموال شخصی مخلوط شود، آیا ارث رسیدن به فرزندان از اموال آن شخص نیز حرام یا شبهه دار می باشد؟
[آیت الله علوی گرگانی] شخصی در حال صغیری پدرش را از دست داد اموال پدر را تقسیم کردند آیا این شخص بعد از آن که کبیر شد میتواند ادّعای اموال کند؟
مسائل مرتبط از این مرجع
اگر امانتگذار مالی را از امانتگیرنده غصب کرده، امانتگیرنده میتواند از مال امانت به همان مقدار بهعنوان تَقاصّ بردارد و پس ندهد، و اگر امانتگذار مال شخص دیگری را غصب کرده و آن را امانت گذاشته، پس بر امین واجب است آن مال را به غاصب پس ندهد، بلکه در صورت امکان باید از رسیدن آن به دست غاصب جلوگیری نماید، و اگر غاصب بمیرد و ورثه او امانت را مطالبه کنند، واجب است امین منکر وجود امانت شود، ولی در صورت علم به غصبی بودن جایز نیست آن را بهعنوان امانت قبول کند، مگر آنکه اطمینان داشته باشد که میتواند به مالک اصلی برگرداند.
اگر با چوب یا سنگ یا چیز دیگری که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانی را دو قسمت کنند، قسمتی که سر و گردن ندارد، حرام است، و قسمتی که سر و گردن دارد، اگر زنده باشد، و سر آن را به دستوری که در شرع معین شده ببرند حلال است.
اگر کسی عمداً و به ناحق دیگری را بکشد، ولیّ مقتول میتواند قاتل را عفو کند یا بکشد، یا به مقداری که در مسئله بعد گفته میشود از او دیه بگیرد، امّا اگر از روی خطا بکشد، ولیّ مقتول حق ندارد او را بکشد، امّا میتواند دیه بگیرد.
مقصود از ثلث مال که وصیت در آن نافذ است، ثلث مال در وقت وفات وصیتکننده است، پس اگر در اثر نقصان اموال، مقدار ثلث اموالش در وقت وفات کمتر از زمان وصیت شده باشد، وصیت او در ثلث اموال موجود، نافذ است.
پدر و جد پدری که بر اطفال ولایت دارند در صورتی که یکی از آنها زنده است، میتواند وصیّت کند که سرپرستی اطفالش برای شخص دیگری باشد، و همینطور میتواند وصیّت کند که شخص دوم نیز، بعد از خود شخص سومی را بهعنوان سرپرست اطفال انتخاب کند، ولی این حق برای مادر ثابت نیست، بلکه قَیِّم اطفال ولیّ شرعی آنها است.
اگر میّت برای غسل، کفن، دفن و نماز خود غیر از ولیّ، شخص دیگری را معین کند، بنابر اظهر لازم است آن شخص از ولیّ میّت برای این کارها اجازه بگیرد.
اگر انسان کسی را عمداً و به ناحق بکشد، در صورت عفو و یا گرفتن دیه علاوه بر توبه، بهعنوان کفاره باید دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند و یک بنده آزاد نماید، ولی اگر اشتباهاً بکشد، باید دیه او را بدهند (یعنی دیه بر عاقله است) و یک بنده آزاد کند و اگر نتواند بنده آزاد کند دو ماه روزه بگیرد و اگر این را هم نتواند، شصت فقیر را سیر کند.
هر گاه انسان شخصی را وصی کند و بگوید که اگر آن شخص بمیرد فلان شخص دیگر وصی باشد، بعد از آنکه وصی او مرد، وصی دوم باید کارهای میت را انجام دهد.
تراشیدن و ازاله موی صورت جایز نیست، چه تمام ریش یا قسمتی از آن باشد، و تراشیدن زیر گلو و روی گونهها در حد اصلاح مانعی ندارد، و ماشین کردنی که مثل تراشیدن باشد باید ترک شود.
زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد نجس می شود و جاهای دیگر آن پاک است. و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله اردبیلی] پس از آن که حاکم شرع حکم به ضبط و توقیف اموال شخص ورشکسته نمود، اموال وی، به جز خانه مسکونی و لوازم ضروری زندگی، ضبط و میان طلبکاران تقسیم میشود.
[آیت الله اردبیلی] تقاص از مالی که بین بدهکار و دیگری مشترک است جایز نمیباشد، مگر این که شریک اجازه دهد.
[آیت الله اردبیلی] شخص بدهکار با چهار شرط ورشکسته محسوب میشود: اوّل: بدهیهای او نزد حاکم شرع ثابت شده باشد. دوم: اموال او به جز خانه مسکونی ولوازم ضروری زندگی از بدهیهای او کمتر باشد. سوم:وقت پرداخت بدهیهای او رسیده باشد. چهارم: طلبکار یا طلبکاران از حاکم شرع بخواهند اموال او را ضبط نماید و حاکم شرع نیز به ضبط اموال او حکم کند.
[آیت الله اردبیلی] اگر کسی مال مشترکی را غصب کند، هر یک از دو شریک میتوانند به مقدار سهم خود تقاص نماید.
[آیت الله وحید خراسانی] بدهکار و طلبکار باید عاقل و بالغ باشند و باید کسی انهارا به ناحق اکراه نکرده باشد و سفیه یعنی کسی که مال خودرا در کارهای بیهوده مصرف می کند نباشند مگر این که با اذن یا اجازه ولی باشد ولی اگر حواله بر بری یعنی شخصی که به حواله دهنده بدهکار نیست باشد و حواله دهنده سفیه باشد اشکال ندارد و همچنین معتبر است بدهکار و طلبکار به واسطه افلاس به حکم حاکم شرع از تصرف در اموال منع نشده باشند و اما اگر حواله بر شخص بری باشد و حواله دهنده مفلس باشد اشکال ندارد
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر فرزندی پدر خود را عمداً و به ناحقّ بکشد، اولیاء مقتول حقّ کشتن وی را دارند، ولی اگر پدری فرزند خود را به ناحقّ بکشد، باید به دستوری که در احکام دیه گفته میشود، دیه بدهد و هر قدر حاکم شرع صلاح بداند او را تازیانه بزنند.
[آیت الله اردبیلی] مخارج خوراک، پوشاک و مسکن شخص ورشکسته و کسانی که تحت سرپرستی او میباشند با مراعات شئون آنان تا هنگام تقسیم، از اموال او برداشته میشود و اگر بمیرد، هزینه کفن و دفن او بر بدهیهای او مقدّم میباشد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر عاقل بالغ عمداً و به ناحقّ دیگری را بکشد، اولیاء مقتول حقّ کشتن قاتل را دارند و اگر عاقل بالغی قاتل به شمار نیاید ولی به دستور وی، دیگری کسی را عمداً و به ناحقّ بکشد، دستوردهنده به حبس ابد مجازات میشود. اولیاء مقتول که حقّ قصاص دارند کسانی هستند که از میّت ارث میبرند.
[آیت الله اردبیلی] اگر مالک از پرداخت زکات امتناع نماید، مستحق نمیتواند به عنوان تقاص و گرفتن حقّ خود از مال او چیزی را بردارد؛ مگر این که از حاکم شرع جامعالشرایط اجازه بگیرد.
[آیت الله جوادی آملی] .اگر ولیّ مسلمین یا فقیه جامع شرای ط دیگری قسمتی از خمس (سهم شریف امام (ع) و سهم سادات ) را به افرادی بپردازند، این اموال متعلق خمس نیست , چنان که اگر زکات یا صدقه مستحب را به فقیر بدهند، در این صورت نیز متعلق خمس نیست. فروش مال متعلّق خمس
اموال
اَمْوال، اصطلاحی در فقه اسلامی که به مباحثی درباره جمع و خرج داراییهای عمومی میپردازد.
تقاص
تصاحب مال دیگری بدون اذن وی در ازای مال خود را تَقاصّ گویند و از آن در باب قضاء سخن رفته است.
اموال
اَمْوال، اصطلاحی در فقه اسلامی که به مباحثی درباره جمع و خرج داراییهای عمومی میپردازد.
تقاص
تصاحب مال دیگری بدون اذن وی در ازای مال خود را تَقاصّ گویند و از آن در باب قضاء سخن رفته است.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*