پیامبر (ص) در مقابل کسی که خاکستر به سر او می ریخت، دشمنی نکرد، ما چرا با کفار دشمنی می کنیم؟
مطلبی که بیان شده، صحیح است. پیامبر اکرم (ص) در مقابل بسیاری از آزارها صبر پیشه کردند و واکنشی خشمگینانه انجام ندادند، همان گونه که این سیره در بین سایر معصومین نیز وجود داشته است. مانند ماجرای مرد شامی در مقابل امام حسن (ع) که علیرغم دشنام ها و بدگویی مرد شامی، امام حسن (ع) در مقابل او واکنشی مهربانانه انجام دادند. اما از سویی نیز پیامبر اکرم (ص) و سایر معصومین در مقابل دشمنان واکنش سخت و محکم نیز نشان داده اند که نمونه روشن آن جنگ هایی است که پیامبر (ص) با کفار داشته اند. یا جنگ هایی که امیر المومنین (ع) با ناکثین (جنگ جمل) و قاسطین (جنگ صفین) و مارقین (جنگ نهروان) انجام داده اند. بنابراین باید به چرایی تفاوت واکنش ها بیندیشیم و رمز آن را بیابیم. و الا ممکن است در یک موقعیت دو نفر، دو  تصمیم کاملا متفاوت اخذ کنند و هر دو رفتار خود را به معصومین مستند کنند، در حالی که یک تصمیم می تواند، گمراهی باشد: یکی زندگی ساده و فقیرانه انتخاب می کند و الگوی خود را پیامبر (ص) و امام علی (ع) معرفی می کند. و دیگری لباس فاخر می پوشد و الگوی خود را امام صادق (ع) معرفی می کند. یکی از جنگ کناره می گیرد و شعار صلح سر می دهد و الگوی خود را امام حسن (ع) معرفی می کند، و دیگری شعار قیام سر می دهد و شمشیر به دست می گیرد، و الگوی خود را امام حسین (ع) معرفی می کند و... . در حالی که اگر امام صادق (ع) در زمان حضرت علی (ع) زندگی می کرد، قطعا مانند ایشان، لباس فاخر را رها کرده و فقیرانه زندگی می کردند! و اگر امام حسن (ع) در زمان امام حسین (ع) بودند، قطعا قیام کرده و جان خویش را نثار می کردند. بنابراین باید ساده انگاری و ظاهر بینی را رها کرده و معیار و دلیل هر نوع تصمیم را دریابیم. که سطح زندگی را مواسات تعیین می کند یعنی اگر سایر مومنین امکانات خوبی داشتند، استفاده از آن حد امکانات بی اشکال است و الا باید از دیگران دستگیری کرد و ثروت خود را انفاق نمود. اگر حفظ دین با صلح و سکوت است، باید صبر نمود و الا باید جان را فدا کرد. و... و در مقابل تندی و بدخویی دیگران، اگر شخص تندی کننده، انسانی جاهل است و به هدایت او امیدواریم، باید صبر پیشه کنیم و با او مدارا کنیم. ولی اگر کسی است که هیچ امیدی به اصلاح و هدایت او نیست، باید او را مانند دندان پوسیده ای بدانیم که تنها علاجش قطع است. "در مورد کافر، حکم قتال، حکم اعراض، حکم رها کردن و حکم صلح آمده؛ قاتِلُوهُمْ، (بقره 193) تَوَلِّ عَنْهُم، (نمل 28) ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ، (انعام 91) لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دِین. (کافرون 6)  این چهار حکم آمده، حال در کجا بجنگیم؟ در کجا اعراض کنیم و یا رها کنیم و یا صلح کنیم؟ ... آیاتی که حکم متشابه دارد و به خاطر حدود و شرایط گوناگون، احکام گوناگون دارد، نمی‌توان در آنجا شیر یا خط کرد و به آمار روی آورد و به کثرت و قلّت دل‌خوش نمود، که باید با احاطه و وعی و رسوخ در علم و دست‌یابی به تمامی احکام، به دنبال میزان و فرقانی بود که شرایط را مشخص کند و راه‌گشا باشد وگرنه انحراف‌ها و فتنه ‌ها آدمی را به آنجایی می‌ کشاند که رو به هوس‌های خود بیاورد و از حکم خدا چشم بپوشد، به برداشت و یا رأی خود چنگ بزند و از استناد و میزان و فرقان دست بردارد. "[1] [1]. تطهیر با جاری قرآن(3)، صفائی حائری، ص 47.
عنوان سوال:

پیامبر (ص) در مقابل کسی که خاکستر به سر او می ریخت، دشمنی نکرد، ما چرا با کفار دشمنی می کنیم؟


پاسخ:

مطلبی که بیان شده، صحیح است. پیامبر اکرم (ص) در مقابل بسیاری از آزارها صبر پیشه کردند و واکنشی خشمگینانه انجام ندادند، همان گونه که این سیره در بین سایر معصومین نیز وجود داشته است. مانند ماجرای مرد شامی در مقابل امام حسن (ع) که علیرغم دشنام ها و بدگویی مرد شامی، امام حسن (ع) در مقابل او واکنشی مهربانانه انجام دادند.

اما از سویی نیز پیامبر اکرم (ص) و سایر معصومین در مقابل دشمنان واکنش سخت و محکم نیز نشان داده اند که نمونه روشن آن جنگ هایی است که پیامبر (ص) با کفار داشته اند. یا جنگ هایی که امیر المومنین (ع) با ناکثین (جنگ جمل) و قاسطین (جنگ صفین) و مارقین (جنگ نهروان) انجام داده اند.

بنابراین باید به چرایی تفاوت واکنش ها بیندیشیم و رمز آن را بیابیم. و الا ممکن است در یک موقعیت دو نفر، دو  تصمیم کاملا متفاوت اخذ کنند و هر دو رفتار خود را به معصومین مستند کنند، در حالی که یک تصمیم می تواند، گمراهی باشد:

یکی زندگی ساده و فقیرانه انتخاب می کند و الگوی خود را پیامبر (ص) و امام علی (ع) معرفی می کند. و دیگری لباس فاخر می پوشد و الگوی خود را امام صادق (ع) معرفی می کند.

یکی از جنگ کناره می گیرد و شعار صلح سر می دهد و الگوی خود را امام حسن (ع) معرفی می کند، و دیگری شعار قیام سر می دهد و شمشیر به دست می گیرد، و الگوی خود را امام حسین (ع) معرفی می کند و... .

در حالی که اگر امام صادق (ع) در زمان حضرت علی (ع) زندگی می کرد، قطعا مانند ایشان، لباس فاخر را رها کرده و فقیرانه زندگی می کردند! و اگر امام حسن (ع) در زمان امام حسین (ع) بودند، قطعا قیام کرده و جان خویش را نثار می کردند.

بنابراین باید ساده انگاری و ظاهر بینی را رها کرده و معیار و دلیل هر نوع تصمیم را دریابیم. که سطح زندگی را مواسات تعیین می کند یعنی اگر سایر مومنین امکانات خوبی داشتند، استفاده از آن حد امکانات بی اشکال است و الا باید از دیگران دستگیری کرد و ثروت خود را انفاق نمود. اگر حفظ دین با صلح و سکوت است، باید صبر نمود و الا باید جان را فدا کرد. و...

و در مقابل تندی و بدخویی دیگران، اگر شخص تندی کننده، انسانی جاهل است و به هدایت او امیدواریم، باید صبر پیشه کنیم و با او مدارا کنیم. ولی اگر کسی است که هیچ امیدی به اصلاح و هدایت او نیست، باید او را مانند دندان پوسیده ای بدانیم که تنها علاجش قطع است.

"در مورد کافر، حکم قتال، حکم اعراض، حکم رها کردن و حکم صلح آمده؛ قاتِلُوهُمْ، (بقره 193) تَوَلِّ عَنْهُم، (نمل 28) ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ، (انعام 91) لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دِین. (کافرون 6)  این چهار حکم آمده، حال در کجا بجنگیم؟ در کجا اعراض کنیم و یا رها کنیم و یا صلح کنیم؟ ... آیاتی که حکم متشابه دارد و به خاطر حدود و شرایط گوناگون، احکام گوناگون دارد، نمی‌توان در آنجا شیر یا خط کرد و به آمار روی آورد و به کثرت و قلّت دل‌خوش نمود، که باید با احاطه و وعی و رسوخ در علم و دست‌یابی به تمامی احکام، به دنبال میزان و فرقانی بود که شرایط را مشخص کند و راه‌گشا باشد وگرنه انحراف‌ها و فتنه ‌ها آدمی را به آنجایی می‌ کشاند که رو به هوس‌های خود بیاورد و از حکم خدا چشم بپوشد، به برداشت و یا رأی خود چنگ بزند و از استناد و میزان و فرقان دست بردارد. "[1]

[1]. تطهیر با جاری قرآن(3)، صفائی حائری، ص 47.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین