کیفیت نزول قرآن با پشتوانه احادیث را بیان کنید؟
در باب کیفیت نزول قرآن کریم، چند نظریه ارائه شده است. بعضاً پشتوانه این نظریات، یک سری احادیث است. این نظریات به شرح ذیل است: 1. قرآن کریم، در شب قدر به نحو یک پارچه و کامل به سوی آسمان دنیا نازل شد. بعد از آن در مدت 20 سال یا 23 سال و یا 25 سال به تدریج به مردم ابلاغ شد. دلیل و مبنای این نظریه حدیثی است که از ابن عباس به وسیله محدثین نقل شده است. 2. نظریه دوم می گوید: قرآن کریم در شب های قدر در مدت 20 سال به سوی آسمان دنیا نازل شده است. بعضی دیگر گفته اند، در 23 شب قدر از 23 سال و یا 25 شب قدر از 25 سال این کتاب شریف به سوی آسمان دنیا نازل شده است. ولی نه به طور تمام و کامل، بلکه به اندازه ای که در آن سال مورد نیاز رسول اکرم و مسلمین بوده، در این شب مبارک نازل می شده است. بنابراین در هر سال و در شب مبارک قدر مقداری از قرآن مبین که در آن سال نیاز بوده به سوی آسمان دنیا نازل می شده است و بقیه قرآن در سال بعد، تا این که بعد از 20 یا 23 و یا 25 سال، قرآن کامل گردید. منظور از 25 سال نزول نیز برحسب اختلافی است که دانشمندان در مدت اقامت رسول گرامی اسلام در مکّه دادند. همه می دانیم که رسول اکرم مدت 10 سال در مدینه حضور داشتند. اما در مدت اقامت و بعثت ایشان در مکه بعضی، 13 سال گفته اند و بعضی 15 سال. البته قول اکثر مورخان همان 13 سال است. این نظریه را فخر الدین رازی ارائه داده است. گاهی از ماه ( انزال ) استفاده می کند و گاهی از ماده ( تنزیل ). ماده ( انزال ) بر نزول دفعی دلالت می کند و ماده ( تنزیل ) بر نزول تدریجی. نظریه علامه به شرح زیر است: در آیاتی که ( انزلنا ) به کار رفته، منظور همین نزول دفعی است. بعضی از این آیات به شرح زیر است: 1. ( شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن...) (سوره بقره، آیه 185) 2. ( حم. والکتاب المبین.انا انزلناه فی لیلة مبارکة) (سوره دخان، آیه 3) 3. ( انا انزلناه فی لیلة القدر) (سوره قدر، آیه 1) اما سؤال اصلی این است: آیا منظور از ( نزول دفعی ) نزول تمامی قرآن است؟ مرحوم علامه، آیه ای را شاهد می آورد که دلالت می کند، منظور از ( نزول دفعی ) نزول همه یک چیز و به یک باره نیست. خداوند در سوره یونس می فرماید:(...کماء انزلناه من السّماء...) آیه 24. در این آیه شریفه، برای باریدن باران از آسمان، از کلمه ( انزلنا ) استفاده شده است. این امر نیز مسلم است که باران یک باره و دفعه واحده، از آسمان به زمین نمی ریزد. بلکه به تدریج و در مدت زمان کوتاه یا طولانی می بارد. بنابراین با توجه به این آیه، ( انزال ) گر چه به معنای ( دفعی ) است. اما این کاربرد، یک کاربرد همیشگی نیست. از طرفی، این امر نیز روشن است که هم بر ( کل کتاب شریف ) قرآن گفته می شود و هم بر جزء آن و هم بر آیه ای از آن. از کنار هم نهادن این مقدمات، به اینجا می رسیم که تناقضی بین نزول قرآن در 27 رجب و ماه مبارک رمضان نیست. ابن اثیر نیز، آغاز رسالت رسول اکرم را در سن 40 سالگی می داند. بنابراین، روز و ماه و سال نزول وحی، 27 رجب سال 40 عام الفیل است. اکنون اگر نزول قرآن را، ماه رمضان بدانیم، لازم می آید که حدود پنجاه و چند روز به رسول اکرم، پیامبر خدا باشد، اما وحی از جانب خدای عظیم الشأن بر او نازل نشده باشد. از طرف دیگر می دانیم که، آیات مبارکه سوره علق در همان آوان مبعوث شدن نازل شده است. یعنی بعثت رسول گرامی اسلام با آیات سوره علق شروع شده است. و بعد از آن آیات مبارک سوره مدثر، نازل گردیده است. مقدمات فوق ما را به اینجا می رساند که: ابتدای نزول قرآن، هم زمان با بعثت رسول گرامی اسلام است. در این میان اما، آیاتی از قرآن دال بر این است که، قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و در شب قدر نازل شده است. در شب های قدر نیز اختلاف است. بعضی 19 رمضان را شب قدر می دانند. بعضی 21 ماه مبارک رمضان را و بعضی نیز 23 یا 27 ماه مبارک رمضان را شب قدر می دانند. البته پشتوانه این اقوال نیز یک سری احادیث است که از معصومین علیهم السلام نقل شده است. به هر حال، هر یک از این شب ها که شب قدر بدانیم، در ماه مبارک رمضان است. بعثت رسول اکرم نیز در 27 رجب است. بین ماه مبارک رمضان و رجب، یک ماه _ شعبان _ فاصله است. اینجا است که به این شکل مواجه می شویم که، چگونه باید بین نزول قرآن در 27 رجب و روزهای بعد از آن و بین نزول قرآن در ماه مبارک رمضان جمع نمود. 3. قول سوم این است که قرآن کریم در شب قدر یک باره نازل شده و بعد در مدت و اوقات مختلف به تدریج برای مردم ابلاغ شده است. این قول از ( شعبی ) نقل شده است. ( زرکشی ) می گوید: قول اول، صحیح است. همان گونه که گفته شد، پشتوانه این اقوال احادیث است. نظریه اول که از نظر دانشمندان علوم قرآن پذیرفته شده، مستند به این حدیث است که از ابن عباس نقل کرده اند: ابن عباس گفته است: ( فصل القرآن من الذکر، فوضع فی بیت العزة من السماء الدنیا، فجعل جبرئیل ینزل به علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم). جدا شد قرآن از ذکر. پس در بیت العزه از آسمان دنیا قرار گرفت.آن گاه جبرئیل آن را به تدریج بر رسول گرامی اسلام نازل کرد. اگر به این اقوال به دقت نگریسته شود، اشکالاتی چند در آنها موجود است که با روح تعالیم و تاریخ اسلام سازگاری ندارد. این نظریات می گویند: ( قرآن در شب قدر و در ماه مبارک رمضان نازل شده است). معنای مطلب فوق این است که قرآن قبل از این شب گرامی و ارجمند نازل نگردیده است. از طرفی به گواهی مورخین اسلام، رسول گرامی اسلام در 27 رجب سال 40 عام الفیل به رسالت معبوث گردید. طبری می گوید: ( عن ابن عباس قال: بعث رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لاربعین سنه ) رسول الله در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد. صاحب مجمع البیان برای رفع تعارض، حدیثی از ابن عباس نقل می کند که دال بر این مطلب است که، قرآن کریم، دو نوع نزول داشته است که عبارت است از: نزول دفعی و تدریجی. او می گوید: (قال ابن عباس: انزل الله القرآن جملة واحدة من اللوح المحفوظ الی السماء الدنیا فی لیلة القدر ثم کان ینزله جبرئیل علی محمد صلی الله علیه و آله و سلم نجوما من اوله الی آخرة ثلاث و عشرون سنة ). ابن عباس گفته است: خداوند قرآن را از لوح محفوظ یک باره به سوی آسمان دنیا در شب قدر نازل فرمود. آن گاه حضرت جبرئیل علیه السلام قرآن را در مدت 23 سال بر رسول گرامی اسلام به تدریج نازل فرمود. با توجه به این حدیث، انزال یک باره قرآن در شب مبارک قدر توجیه و حل می شود. اما یک سری سؤالات همچنان باقی است که نیاز به حل و پاسخ گویی دارد. این توجیه با انزال و شروع نزول قرآن در شب قدر و نزول تدریجی آن در مدت 23 سال می سازد. البته اگر بعثت رسول اکرم را ماه رمضان بدانیم. یعنی اگر رسالت رسول گرامی اسلام در ماه رمضان و شب های قدر باشد، این حدیث با آن هم خوانی دارد. ولی می دانیم که بعثت رسول گرامی اسلام در 27 رجب سال 40 عام الفیل است. در این صورت نزول آیات سوره ( علق ) و ( مدثر ) را که هم زمان با بعثت و روزهای بعد نازل شده است را چگونه می توان توجیه نمود؟ به نظر می رسد که می توان این مشکل را نیز به وسیله خود همین حدیث و نیز مدد جستن از خود قرآن کریم حل نمود. مرحوم علامه طباطبایی، حل این مشکل را در گرو، دقت در الفاظی از قرآن می داند که دلالت بر نزول قرآن دارد. منظور علامه طباطبایی این است که در رابطه با نزول قرآن، خداوند سبحان از دو سنخ لفظ استفاده می کند.
عنوان سوال:

کیفیت نزول قرآن با پشتوانه احادیث را بیان کنید؟


پاسخ:

در باب کیفیت نزول قرآن کریم، چند نظریه ارائه شده است.

بعضاً پشتوانه این نظریات، یک سری احادیث است.

این نظریات به شرح ذیل است:

1. قرآن کریم، در شب قدر به نحو یک پارچه و کامل به سوی آسمان دنیا نازل شد. بعد از آن در مدت 20 سال یا 23 سال و یا 25 سال به تدریج به مردم ابلاغ شد.

دلیل و مبنای این نظریه حدیثی است که از ابن عباس به وسیله محدثین نقل شده است.

2. نظریه دوم می گوید:

قرآن کریم در شب های قدر در مدت 20 سال به سوی آسمان دنیا نازل شده است.

بعضی دیگر گفته اند، در 23 شب قدر از 23 سال و یا 25 شب قدر از 25 سال این کتاب شریف به سوی آسمان دنیا نازل شده است. ولی نه به طور تمام و کامل، بلکه به اندازه ای که در آن سال مورد نیاز رسول اکرم و مسلمین بوده، در این شب مبارک نازل می شده است.

بنابراین در هر سال و در شب مبارک قدر مقداری از قرآن مبین که در آن سال نیاز بوده به سوی آسمان دنیا نازل می شده است و بقیه قرآن در سال بعد، تا این که بعد از 20 یا 23 و یا 25 سال، قرآن کامل گردید.

منظور از 25 سال نزول نیز برحسب اختلافی است که دانشمندان در مدت اقامت رسول گرامی اسلام در مکّه دادند.

همه می دانیم که رسول اکرم مدت 10 سال در مدینه حضور داشتند. اما در مدت اقامت و بعثت ایشان در مکه بعضی، 13 سال گفته اند و بعضی 15 سال. البته قول اکثر مورخان همان 13 سال است.

این نظریه را فخر الدین رازی ارائه داده است.

گاهی از ماه ( انزال ) استفاده می کند و گاهی از ماده ( تنزیل ).

ماده ( انزال ) بر نزول دفعی دلالت می کند و ماده ( تنزیل ) بر نزول تدریجی.

نظریه علامه به شرح زیر است:

در آیاتی که ( انزلنا ) به کار رفته، منظور همین نزول دفعی است. بعضی از این آیات به شرح زیر است:

1. ( شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن...) (سوره بقره، آیه 185)

2. ( حم. والکتاب المبین.انا انزلناه فی لیلة مبارکة) (سوره دخان، آیه 3)

3. ( انا انزلناه فی لیلة القدر) (سوره قدر، آیه 1)

اما سؤال اصلی این است:

آیا منظور از ( نزول دفعی ) نزول تمامی قرآن است؟

مرحوم علامه، آیه ای را شاهد می آورد که دلالت می کند، منظور از ( نزول دفعی ) نزول همه یک چیز و به یک باره نیست.

خداوند در سوره یونس می فرماید:(...کماء انزلناه من السّماء...) آیه 24.

در این آیه شریفه، برای باریدن باران از آسمان، از کلمه ( انزلنا ) استفاده شده است.

این امر نیز مسلم است که باران یک باره و دفعه واحده، از آسمان به زمین نمی ریزد. بلکه به تدریج و در مدت زمان کوتاه یا طولانی می بارد.

بنابراین با توجه به این آیه، ( انزال ) گر چه به معنای ( دفعی ) است. اما این کاربرد، یک کاربرد همیشگی نیست.

از طرفی، این امر نیز روشن است که هم بر ( کل کتاب شریف ) قرآن گفته می شود و هم بر جزء آن و هم بر آیه ای از آن.

از کنار هم نهادن این مقدمات، به اینجا می رسیم که تناقضی بین نزول قرآن در 27 رجب و ماه مبارک رمضان نیست.

ابن اثیر نیز، آغاز رسالت رسول اکرم را در سن 40 سالگی می داند.

بنابراین، روز و ماه و سال نزول وحی، 27 رجب سال 40 عام الفیل است.

اکنون اگر نزول قرآن را، ماه رمضان بدانیم، لازم می آید که حدود پنجاه و چند روز به رسول اکرم، پیامبر خدا باشد، اما وحی از جانب خدای عظیم الشأن بر او نازل نشده باشد.

از طرف دیگر می دانیم که، آیات مبارکه سوره علق در همان آوان مبعوث شدن نازل شده است. یعنی بعثت رسول گرامی اسلام با آیات سوره علق شروع شده است. و بعد از آن آیات مبارک سوره مدثر، نازل گردیده است.

مقدمات فوق ما را به اینجا می رساند که:

ابتدای نزول قرآن، هم زمان با بعثت رسول گرامی اسلام است.

در این میان اما، آیاتی از قرآن دال بر این است که، قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و در شب قدر نازل شده است.

در شب های قدر نیز اختلاف است. بعضی 19 رمضان را شب قدر می دانند. بعضی 21 ماه مبارک رمضان را و بعضی نیز 23 یا 27 ماه مبارک رمضان را شب قدر می دانند.

البته پشتوانه این اقوال نیز یک سری احادیث است که از معصومین علیهم السلام نقل شده است.

به هر حال، هر یک از این شب ها که شب قدر بدانیم، در ماه مبارک رمضان است.

بعثت رسول اکرم نیز در 27 رجب است.

بین ماه مبارک رمضان و رجب، یک ماه _ شعبان _ فاصله است.

اینجا است که به این شکل مواجه می شویم که، چگونه باید بین نزول قرآن در 27 رجب و روزهای بعد از آن و بین نزول قرآن در ماه مبارک رمضان جمع نمود.

3. قول سوم این است که قرآن کریم در شب قدر یک باره نازل شده و بعد در مدت و اوقات مختلف به تدریج برای مردم ابلاغ شده است.

این قول از ( شعبی ) نقل شده است.

( زرکشی ) می گوید:

قول اول، صحیح است. همان گونه که گفته شد، پشتوانه این اقوال احادیث است.

نظریه اول که از نظر دانشمندان علوم قرآن پذیرفته شده، مستند به این حدیث است که از ابن عباس نقل کرده اند:

ابن عباس گفته است:

( فصل القرآن من الذکر، فوضع فی بیت العزة من السماء الدنیا، فجعل جبرئیل ینزل به علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم).

جدا شد قرآن از ذکر. پس در بیت العزه از آسمان دنیا قرار گرفت.آن گاه جبرئیل آن را به تدریج بر رسول گرامی اسلام نازل کرد.

اگر به این اقوال به دقت نگریسته شود، اشکالاتی چند در آنها موجود است که با روح تعالیم و تاریخ اسلام سازگاری ندارد.

این نظریات می گویند: ( قرآن در شب قدر و در ماه مبارک رمضان نازل شده است).

معنای مطلب فوق این است که قرآن قبل از این شب گرامی و ارجمند نازل نگردیده است.

از طرفی به گواهی مورخین اسلام، رسول گرامی اسلام در 27 رجب سال 40 عام الفیل به رسالت معبوث گردید.

طبری می گوید: ( عن ابن عباس قال: بعث رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لاربعین سنه )

رسول الله در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد.

صاحب مجمع البیان برای رفع تعارض، حدیثی از ابن عباس نقل می کند که دال بر این مطلب است که، قرآن کریم، دو نوع نزول داشته است که عبارت است از: نزول دفعی و تدریجی.

او می گوید:

(قال ابن عباس: انزل الله القرآن جملة واحدة من اللوح المحفوظ الی السماء الدنیا فی لیلة القدر ثم کان ینزله جبرئیل علی محمد صلی الله علیه و آله و سلم نجوما من اوله الی آخرة ثلاث و عشرون سنة ).

ابن عباس گفته است:

خداوند قرآن را از لوح محفوظ یک باره به سوی آسمان دنیا در شب قدر نازل فرمود. آن گاه حضرت جبرئیل علیه السلام قرآن را در مدت 23 سال بر رسول گرامی اسلام به تدریج نازل فرمود.

با توجه به این حدیث، انزال یک باره قرآن در شب مبارک قدر توجیه و حل می شود.

اما یک سری سؤالات همچنان باقی است که نیاز به حل و پاسخ گویی دارد.

این توجیه با انزال و شروع نزول قرآن در شب قدر و نزول تدریجی آن در مدت 23 سال می سازد. البته اگر بعثت رسول اکرم را ماه رمضان بدانیم. یعنی اگر رسالت رسول گرامی اسلام در ماه رمضان و شب های قدر باشد، این حدیث با آن هم خوانی دارد. ولی می دانیم که بعثت رسول گرامی اسلام در 27 رجب سال 40 عام الفیل است.

در این صورت نزول آیات سوره ( علق ) و ( مدثر ) را که هم زمان با بعثت و روزهای بعد نازل شده است را چگونه می توان توجیه نمود؟

به نظر می رسد که می توان این مشکل را نیز به وسیله خود همین حدیث و نیز مدد جستن از خود قرآن کریم حل نمود.

مرحوم علامه طباطبایی، حل این مشکل را در گرو، دقت در الفاظی از قرآن می داند که دلالت بر نزول قرآن دارد. منظور علامه طباطبایی این است که در رابطه با نزول قرآن، خداوند سبحان از دو سنخ لفظ استفاده می کند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین