خداوند همهی گناهان را میآمرزد راه بازگشت را توأم با امیدواری به روی همهی گناهکاران میگشاید. زیرا هدف اصلی از همهی این امور تربیت و هدایت است، نه انتقامجوی و خشونت و رحمتش را شامل همگان نموده و فرمان عفو آنان را صادر کرده است. امیدوار کنندهترین آیهی قرآن کریم، این آیه است که خداوند میفرماید: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم. و انیبوا الی ربکم و اسلموا له من قبل ان یاتیکم العذاب ثم لاتنصرون. واتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم من قبل ان یاتیکم العذاب بغته و انتم لاتشعرون.) بدان بنگانم که به عصیان اسراف نفس خود کردند، بگو هرگز از رحمت نامنتهای خدا ناامید نباشید. البته خدا همهی گناهان شما را خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است و به درگاه خدا به توبه و انابه بازگردید و تسلیم امر او شوید. پیش از آنکه عذاب قهر خدا فرا رسد و هیچ آن زمان نصرت نیابید و بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدا نازل شده است، پیروی کنید. پیش از آنکه ناگهانی عذاب قهر حق به کیفر گناهان بر شما فرود آید و شما آگاه نباشید. دقت در آیه نشان میدهد که از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همهی گناهکاران است، مشمول و گستردگی آن به حدی است که طبق روایتی، امام علی علیه السلام فرمود: در تمام قرآن آیهای وسیعتر از این آیه نیست و دلایل امیدوار کنندهترین آیه بودن : 1- تعبیر به یا عبادی (ای بندگان من) آغازگر لطفی است از ناحیهی پروردگار. 2- تعبیر به اسراف به جای ظلم و گناه و جنایت نیز، لطف دیگری از سوی خداست. 3- تعبیر علی انفسهم که نشان میدهد، همهی گناهان به خود او (آدمی) باز میگردد و نشانهی دیگری است از محبت پروردگار. همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش میگوید، این همه بر خود ستم مکن. 4- تعبیر لاتقنطوا (مأیوس مشوید) با توجه به اینکه قنوط در اصل، معنی مأیوس شدن از خیر است، به تنهایی دلیل بر این است که گناهکاران نباید از لطف الهی نومید شوند. 5- تعبیر من رحمه الله بعد از جملهی لا تقنطوا تأکید بیشتری بر خیر و حجت میباشد. 6- هنگامی که به آیهی ان الله یغفر الذنوب میرسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمهی الذنوب همهی گناهان را بدون استثناء در برمیگیرد، سخن اوج میگیرد و دریای رحمت الهی مواج میشود. 7- هنگامی که جمیعا به عنوان تأکید دیگری بر آن افزوده میشود، امیدواری به آخرین مرحله میرسد. 8- توصیف خداوند به غفور و رحیم که دو صفت از اوصاف امید بخش پروردگار است که در پایان آیه جایی برای کمترین یأس و ناامیدی باقی نمیگذارد. این آیه گستردهترین آیات قرآن است که هر گونه گناه را در برمیگیرد و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب میشود و به راستی از کسی که دریای لطفش بیکران و شعاع زمینش نامحدود است، جز این نمیتوان انتظار داشت. از کسی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته و بندگان را بر رحمت آفریده، نه برای خشم و عذاب، غیر از این چشم داشتی نیست. در اینجا دو مسئلهی مهم وجود دارد: 1- آیا عمومیت آیه همهی گناهان حتی شرک و کبیره را فرا میگیرد. پس چرا در آیهی 48 سورهی نساء شرک از گناهان قابل بخشش استثناء شده است که میفرماید: خداوند شرک را نمیبخشد و اما کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشد؟ 2- آیا این وعدهی غفران که در مورد آیهی مورد بحث آمده، مطلق است یا مشروط به توبه؟ پاسخ را در سه دستور که در آیات بعد داده شده، میشود فهمید: انیبوا الی ربکم (به سوی پرودگارتان برگردید) و اسلمو له (در برابر فرمان او تسلیم شوید) و اتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم (پیروی کنید از بهترین دستوراتی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است) این دستورهای سهگانه میگوید، درهای غفران و رحمت به روی بندگان بدون استثناء گشوده شده، مشروط به اینکه بعد از ارتکاب گناه به خود آیند و تغییر مسیر دهند، رو به سوی درگاه خدا آیند و در برابر فرمانش تسلیم شوند و با عمل، صداقت خود را در این توبه نشان دهند و به این ترتیب نه شرک از آن مستثنی است و نه غیر آن و نیز مشروط بودن این عفو عمومی و رحمت واسعه، به شرایطی غیر قابل انکار است و آیهی 48 سورهی نساء در مورد مشرکانی است که در حالت شرک از دنیا بروند، نه آنها که بیدار شوند و راه حق را در پیش گیرند.چرا که اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان صدر اسلام چنین بودهاند و رحمت خدا وسیع و شامل همهی گناهکاران میشود و بدین ترتیب مسیر وصول به رحمت خدا، سه گام بیشتر نیست: 1- توبه و پشیمانی از گناه و روی آوردن به سوی خدا. 2- ایمان و تسلیم در برابر فرمان او. 3- عمل صالح و بعد از این سه گام، ورود به دریای بیکران رحمتش طبق وعدهای که فرموده قطعی است، هر چند بار گناهان انسان سنگین باشد. هر چند بعضی از مفسرین این آیه را بیان کردهاند، ولی گروهی دیگر معتقدند که این آیه، امیدوار کنندهترین آیات است که در آخرین لحظات عمر شریف پیامبر، خداوند فرمود: (و لسوف یعطیک ربک فترضی) خداوند روز قیامت آنقدر از پیروان دین تو را بیامرزد و ببخشد تا تو راضی شوی. منابع: 1- قرآن کریم، سورهی زمر آیات 55 53. 2- تفسیر نمونه، زیر نظر استاد مکارم شیرازی با همکاری چند تن از نویسندگان. 3- تفسیر المیزان. به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 163/400008)
امیدوار کنندهترین آیه قرآن چیست؟
خداوند همهی گناهان را میآمرزد راه بازگشت را توأم با امیدواری به روی همهی گناهکاران میگشاید. زیرا هدف اصلی از همهی این امور تربیت و هدایت است، نه انتقامجوی و خشونت و رحمتش را شامل همگان نموده و فرمان عفو آنان را صادر کرده است.
امیدوار کنندهترین آیهی قرآن کریم، این آیه است که خداوند میفرماید: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم. و انیبوا الی ربکم و اسلموا له من قبل ان یاتیکم العذاب ثم لاتنصرون. واتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم من قبل ان یاتیکم العذاب بغته و انتم لاتشعرون.) بدان بنگانم که به عصیان اسراف نفس خود کردند، بگو هرگز از رحمت نامنتهای خدا ناامید نباشید. البته خدا همهی گناهان شما را خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است و به درگاه خدا به توبه و انابه بازگردید و تسلیم امر او شوید. پیش از آنکه عذاب قهر خدا فرا رسد و هیچ آن زمان نصرت نیابید و بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدا نازل شده است، پیروی کنید. پیش از آنکه ناگهانی عذاب قهر حق به کیفر گناهان بر شما فرود آید و شما آگاه نباشید.
دقت در آیه نشان میدهد که از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همهی گناهکاران است، مشمول و گستردگی آن به حدی است که طبق روایتی، امام علی علیه السلام فرمود: در تمام قرآن آیهای وسیعتر از این آیه نیست و دلایل امیدوار کنندهترین آیه بودن :
1- تعبیر به یا عبادی (ای بندگان من) آغازگر لطفی است از ناحیهی پروردگار.
2- تعبیر به اسراف به جای ظلم و گناه و جنایت نیز، لطف دیگری از سوی خداست.
3- تعبیر علی انفسهم که نشان میدهد، همهی گناهان به خود او (آدمی) باز میگردد و نشانهی دیگری است از محبت پروردگار. همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش میگوید، این همه بر خود ستم مکن.
4- تعبیر لاتقنطوا (مأیوس مشوید) با توجه به اینکه قنوط در اصل، معنی مأیوس شدن از خیر است، به تنهایی دلیل بر این است که گناهکاران نباید از لطف الهی نومید شوند.
5- تعبیر من رحمه الله بعد از جملهی لا تقنطوا تأکید بیشتری بر خیر و حجت میباشد.
6- هنگامی که به آیهی ان الله یغفر الذنوب میرسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمهی الذنوب همهی گناهان را بدون استثناء در برمیگیرد، سخن اوج میگیرد و دریای رحمت الهی مواج میشود.
7- هنگامی که جمیعا به عنوان تأکید دیگری بر آن افزوده میشود، امیدواری به آخرین مرحله میرسد.
8- توصیف خداوند به غفور و رحیم که دو صفت از اوصاف امید بخش پروردگار است که در پایان آیه جایی برای کمترین یأس و ناامیدی باقی نمیگذارد. این آیه گستردهترین آیات قرآن است که هر گونه گناه را در برمیگیرد و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب میشود و به راستی از کسی که دریای لطفش بیکران و شعاع زمینش نامحدود است، جز این نمیتوان انتظار داشت. از کسی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته و بندگان را بر رحمت آفریده، نه برای خشم و عذاب، غیر از این چشم داشتی نیست.
در اینجا دو مسئلهی مهم وجود دارد:
1- آیا عمومیت آیه همهی گناهان حتی شرک و کبیره را فرا میگیرد. پس چرا در آیهی 48 سورهی نساء شرک از گناهان قابل بخشش استثناء شده است که میفرماید: خداوند شرک را نمیبخشد و اما کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشد؟
2- آیا این وعدهی غفران که در مورد آیهی مورد بحث آمده، مطلق است یا مشروط به توبه؟ پاسخ را در سه دستور که در آیات بعد داده شده، میشود فهمید: انیبوا الی ربکم (به سوی پرودگارتان برگردید) و اسلمو له (در برابر فرمان او تسلیم شوید) و اتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم (پیروی کنید از بهترین دستوراتی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است)
این دستورهای سهگانه میگوید، درهای غفران و رحمت به روی بندگان بدون استثناء گشوده شده، مشروط به اینکه بعد از ارتکاب گناه به خود آیند و تغییر مسیر دهند، رو به سوی درگاه خدا آیند و در برابر فرمانش تسلیم شوند و با عمل، صداقت خود را در این توبه نشان دهند و به این ترتیب نه شرک از آن مستثنی است و نه غیر آن و نیز مشروط بودن این عفو عمومی و رحمت واسعه، به شرایطی غیر قابل انکار است و آیهی 48 سورهی نساء در مورد مشرکانی است که در حالت شرک از دنیا بروند، نه آنها که بیدار شوند و راه حق را در پیش گیرند.چرا که اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان صدر اسلام چنین بودهاند و رحمت خدا وسیع و شامل همهی گناهکاران میشود و بدین ترتیب مسیر وصول به رحمت خدا، سه گام بیشتر نیست:
1- توبه و پشیمانی از گناه و روی آوردن به سوی خدا.
2- ایمان و تسلیم در برابر فرمان او.
3- عمل صالح و بعد از این سه گام، ورود به دریای بیکران رحمتش طبق وعدهای که فرموده قطعی است، هر چند بار گناهان انسان سنگین باشد.
هر چند بعضی از مفسرین این آیه را بیان کردهاند، ولی گروهی دیگر معتقدند که این آیه، امیدوار کنندهترین آیات است که در آخرین لحظات عمر شریف پیامبر، خداوند فرمود: (و لسوف یعطیک ربک فترضی) خداوند روز قیامت آنقدر از پیروان دین تو را بیامرزد و ببخشد تا تو راضی شوی.
منابع:
1- قرآن کریم، سورهی زمر آیات 55 53.
2- تفسیر نمونه، زیر نظر استاد مکارم شیرازی با همکاری چند تن از نویسندگان.
3- تفسیر المیزان.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 163/400008)
- [سایر] امیدوار کنندهترین آیه در قرآن کدام آیه است؟
- [سایر] آیا در قرآن آیه ای درباره اهمیت اعتکاف وجود دارد؟
- [سایر] در کدام سوره و آیه، معجزه بودن قرآن بیان شده است؟
- [سایر] آیا در قرآن مجید درباره زندگی مشترک زن و شوهر و همسرداری آیه ای داریم؟
- [سایر] آیا در قرآن آیه ای وجود دارد که غنا را حرام بداند؟
- [سایر] آیا کوچکترین آیه، در قرآن کریم، "و هو یخشی" در سوره عبس نمیتواند باشد؟ چرا؟
- [سایر] با فضیلتترین آیه، در سوره "یس" کدام است؟
- [سایر] داستان ذبح گاوی که در آیه 67 سوره بقره آمده چیست؟
- [سایر] ملاک تشخیص آیات محکمات از متشابهات چیست؟ معنای آیه میزان است یا درک آدمی از مفهوم آیه؟
- [سایر] شبهه: آیه تطهیر درباره اهل بیت پیامبر (ص) نیست و این آیه هیچ ارتباطی با عصمت آنان ندارد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد ، باید آن را آب بکشند .