معنای الذین آمنوا چیست؟
در پاسخ به این پرسش به نکات ذیل توجه نمایید: 1- الذین آمنوا یعنی کسانی که ایمان آورده اند و این تعبیر در آیات متعدد و فراوانی آمده است و در هر مورد افراد و مصادیق خاصی دارد . برای این که مومنان را بشناسیم باید اول معنای ایمان و لوازم و شرایط آن را بشناسیم .گاهی مقصود از الذین امنوا ،یک فرد خاص است،مانند آیه:انما ولیکم الله ورسوله والذین امنوا ....که مقصود علی علیه السلام می باشد.سوره مائده آیه 55، برای اطلاع بیشتر از معنی ایمان ،ومعرفی مؤمنان ووشرائط ایمان وویژگیهای مؤمنان،توضیحات زیرمفید است. 2- ایمان از نظر لغوی به معنای گرویدن , عقیده داشتن , ایمن کردن و باور داشتن است (فرهنگ معین ) و از نظر اصطلاحی به معنای عقیده داشتن به ضروریات دین (اصول و فروع آن ) می باشد و مومن کسی است که به یگانگی خداوند, رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) و قیامت و فرشتگان وامامت دوازده امام (علیه السلام ) و عدالت خداوند و... قائل باشد.به خدا و انبیای الهی بویژه آخرین آنها و اوصیای آن حضرت و آخرت و فرشتگان و ایمان داشته باشد و در حدّ توان عامل به دستورات آخرین دین خدا یعنی اسلام باشد البته اشخاص در این اعتقادات مختلف هستند: برخی , ایمان زبانی دارند و گروهی ایمان عقلی دارند; یعنی , به این امور علم دارند و برخی نیز از این دو مرحله گذشته و به ایمان قلبی رسیده اند که ثمره ی آن باور داشتن تمامی این مسائل است . و شاید یکی از مناسبت هایی که باعث شده معنای لغوی ایمان به معنای اصطلاحی یاد شده سوق داده شود, ایمن شدن آدمی از بسیاری از خطرها و مشکلات روحی و اجتماعی در اثر ایمان است . ایمان در قرآن , گونه ای از معرفت وعلم را داراست ولی تمام هویت آن از سنخ علم و معرفت نیست بلکه افزون بر آن تسلیم و خضوع در برابر حق نیز می باشد ]حجرات , آیه 15 - بقره , آیه 42 - توبه , آیه 110[. )انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا وجاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله . اولئک هم الصادقون ; در حقیقت , موئمنان کسانی اند که به خدا و پیامبر او گرویده و ]دیگر[ شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند, اینانند که راست کردارند(, (حجرات , آیه 15). پس اهل ایمان کسانی اند که در ایمان به خدا و رسول تردیدی نداشته بدآنها علم و یقین دارن ). بنابراین ایمان تنها معرفت و علم نیست بلکه باید در برابر حق خاضع و خاشع و قلبا تسلیم بود. از نظرگاه قرآن , عمل جزء ایمان نیست , چرا که آیات متعددی وجود دارد که دلالت دارد عمل منفک از ایمان است , (نگا: عصر, آیه 3 - نسائ, آیات 124 و 162 - اعراف , آیه 152 - فاطر, آیه 10) اما عمل لازمه ایمان است و در واقع ثمره و نتیجه آن تلقی گشته است به صورتی که از دیدگاه قرآن عمل صالح تنها در کنار ایمان , پایداری و دوام دارد و ایمان نیز تنها با وجود عمل صالح است که طراوت و نشاط می یابد, (نگا: نساء , آیه 65 - انفال , آیات 3 و 4 - مجادله , آیه 22 - بقره , آیه 177). از منظر قرآن به هر اندازه که معرفت آدمی عمیقتر بوده و خضوع و خشوع و تسلیم قلبی او ژرف تر و مستحکم تر باشد ایمان هم افزایش می یابد و هر چه معرفت کم تر و سطحی تر و خضوع قلبی اندک و کم استقامت باشد ایمان هم کاهش می یابد. به هر روی با توجه به درجات دو عنصر اساسی ایمان یعنی معرفت و تسلیم قلبی , ایمان هم امکان کاهش یا افزایش دارد, (نگا: آل عمران , آیه 173 - انفاق , آیه 2 - نسائ, آیه 136) اما فواید ایمان : 1- سرمایه رستگاری , مهم ترین ثمره ایمان آن است که سرمایه رستگاری را برای آدمی به ارمغان می آورد, (صف , آیات 10 و 11). 2- پشتوانه اخلاق , اخلاق بدون ایمان اساس و پایه درستی ندارد, کرامت , شرافت , تقوا, عفت , امانت , راستی , درستکاری , فداکاری , احسان , صلح ,... مبتنی بر اصل ایمان است . به فرموده علامه شهید مرتضی مطهری , بشر واقعا دوراه بیشتر ندارد یا باید خودپرست و منفعت پرست باشد و به هیچ محرومیتی تسلیم نشود و یاباید خداپرست باشد و محرومیت هایی را که به عنوان اخلاق متحمل می شود محرومیت نشمارد و لااقل جبران شده بداند. کسی که تکیه گاه اخلاق و شخصیتش غیرخدا باشد, مانند این است که در پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی دارد و هر لحظه احتمال سقوط دارد, (توبه , آیه 109 - عنکبوت , آیه 41) ارزش های اخلاقی آنگاه می توانند انگیزه عمل باشند که شخص به ارزش معنویت پی برده باشد و این معنویت تنها در گرو ایمان به خدا است . اما آن که عاطفه دینی و ایمانی را که مبنا و اساس و پشتوانه و منطق انسانیت است از دست داده , انسانیت , عواطف انسانی و اعمال اخلاقی را از دست داده است , (مطهری , مرتضی , بیست گفتار, دفتر انتشارات اسلامی قم , چاپ پنجم , آذرماه 1359, صص 155 - 151). 3- استواری و تعادل روحی , از آنجا که ایمان حالتی روحی است که در خود نگرشی کامل نسبت به ارزش ها و حوادث نهان دارد و چون موئمن به مبدائ این حوادث مرتبط است , آرامش و اطمینانی دارد که جز او از آن بی بهره است , (سید قطب , محمد, فی ضلال القرآن , دارالشروق , بیروت , بی تا, ج 6, ص 3966) قرآن نیز بدین امر تصریح فرموده است : )من آمن بالله والیوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف علیهم ولاهم یحزنون ; هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند, پس نه بیمی برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد(, (مائده , آیه 69 و همچنین نگاه کنید: فتح , آیه 4 - یونس , آیات 62 و 63). 4- برکات دنیوی , ایمان به خدا موجب ریزش باران و رحمت دنیوی نیز هست : )ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السمائ والارض ; و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند, قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم (, (اعراف , آیه 96). 5- عمل صالح زاییده ایمان است , هر چند خود موجب ازدیاد ایمان می گردد ولی در هر حال قرآن عمل صالح را ثمره ایمان دانسته است , (بقره , آیه 277 - مائده , آیه 9). مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند: )ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت یا صعوبت عمل صالح انسان به شدت و ضعف آن بستگی دارد و متقابلا عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان وازدیاد آن مدد می رساند و این هر دو به نوبه خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون رویه و تائمل می شود کمک می کنند(, (فرازهایی از اسلام , ص 238). 6- روشن بینی , ایمان موجب واقع بینی انسان شده واو را از غلطیدن در دام خطاها می رهاند: )ان الذین لایومنون بالاخره زینا لهم اعمالهم فهم یعمهون ; کسانی که به آخرت ایمان ندارند, کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم ]تا هم چنان [ سرگشته بمانند(, (نمل , آیه 4) پس مفهوم این آیه آن است که کسانی که به آخرت ایمان دارند بر دیدن نیک و بد اعمال خویش توانا هستند. اهل ایمان هدفی دارند تا کارهای خودرا با آن بسنجند و ازاین رو در حیرت و سرگردانی نخواهند بود. برخلاف کسانی که موئمن نیستند و در حیرت و سرگردانی فرو رفته اند. 7- محبوبیت , خداوند در قرآن وعده داده است کسانی را که ایمان آورده عمل نیکو انجام دهند, محبوب مردم قرار دهد )ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا; کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند, به زودی ]خدای [ رحمان برای آنان محبتی ]در دل ها[ قرار می دهد(, (مریم , آیه 96). نگاه کنید به : 1- جوادی , محسن , نظریه ایمان , معاونت امور اساتید ودروس معارف اسلامی قم , چاپ اول , زمستان 1376, صص 257 - 247 2- مطهری , مرتضی , بیست گفتار, صص 159 - 149 3- نصری , عبدالله , تکاپورگر اندیشه ها (زندگی , آثار واندیشه های استاد محمد تقی جعفری ) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , تهران , چاپ اول , تابستان 1376, از دیدگاه قرآن (ایمان) عبارت است از علم و معرفت یقینی توأم با تسلیم و خضوع در برابر حق. در (یقین) چهار شرط هست و با آنها، ظن، شک و جهل، از قلمرو یقین خارج می‌شود؛ چرا که در ظن و شک، جزم به ثبوت وجود ندارد، ولی یقین غیر قابل زوال است. قرآن کریم از ضرورتی که حاصل شرایط چهارگانه (یقین) است، با عباراتی از قبیل (لا رَیْبَ فِیهِ) و مانند آن یاد کرده است.مانند: بقره (2)، آیه 2؛ آل عمران (3)، آیه 9. در این خصوص نگا: معرفت‌شناسی در قرآن، ج‌3 ص 255 و 256. از دیدگاه قرآن (یقین) دارای مراتبی است که به حسب آن (ایمان) نیز دارای مراتب می‌گردد: علم‌الیقین، عین الیقین و حق الیقین. (علم الیقین) در مرحله معرفت مفهومی و ذهنی است: مانند آنکه آدمی به جهنم و بهشت، در حد ادراک عقلی واقف گردد و خصایص آنها را در حد فهم مفهوم دریابد. (عین الیقین) یافتن حقایق خارجی و مشاهده همان معرفت مفهومی و ذهنی است؛ مثل آنکه وقتی ملحد را در قیامت به جهنم بردند، وی دیگر خود جهنم را می‌بیند یا هنگامی که مؤمن را به بهشت بردند، او خود بهشت را مشاهده می‌کند. (حق الیقین) آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد، بلکه عین شهود قرار گیرد و فانی از غیر و باقی بالله شود. از خود چیزی نداشته باشد و در معرفت الهی غرق شود.نگا: تکاثر (102)، آیه 5 و 6؛ حاقه (69)، آیه 51 و نیز: مراحل اخلاق در قرآن، ج‌11 (تفسیر موضوعی)، ص‌351 - 356. در قرآن کریم به بعضی از مقامات یا درجات مؤمنان، اشاره شده است: 1. مقام تسلیم‌؛ یعنی، واگذاری تمام ساحت‌های وجودی خود، به اختیار خداوند.مانند: بقره (2)، آیه 128 و نگا: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌1، ص‌383 و 384. 2. مقام ابرار؛ یعنی، گذشتن از آن چیزی که به آن نیازمندیم و بخشیدن آن به دیگران.مطففین (83)، آیه 18 - 22 و نگا: المیزان، ج‌1، 430. 3. مقام تقوا؛ یعنی، خوف از خدا و کناره‌گیری از گناه، [ البته به شرط اینکه ]مقصود از آن ترس و این کناره‌گیری خداوند باشد.تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌1، ص‌205 - 219. 4. مقام اخلاص‌؛ یعنی، انسان قلبش را مخصوص حق کند تا احدی جز مقلب القلوب در حرم دل او راه نیابد.لقمان (31)، آیه 32، بینه (98)، آیه 5؛ کهف (18)، آیه 110 و نگا: اوصاف الاشراف، ص‌65؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌11، ص‌253 - 258. امّا نشانه‌ها و آثار این یقین و ایمان واقعی را باید در اعمال و کردار خویش جست و جو کنیم؛ چنان که حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: (عقیده مؤمن در کردارش دیده می‌شود). ما این آثار و نشانه‌ها را در دو قلمرو فردی و اجتماعی شمارش می‌کنیم: یک. آثار فردی‌: 1. لذت معنوی و انبساط روحی، 2. تغییر نگرش به امور معنوی و مادی، 3. آرامش روحی، 4. رضامندی از حق و خود مقصرانگاری، 5. احساس عزّت و غلبه،در خصوص این پنج مورد نگا: کیش پارسایان، ص‌37 - 45. 6. توکل بر خدا،انفال (8)، آیه 2. 7. محافظت بر ادای فرایض، به خصوص نماز،مومنون (23)، آیه 9. 8. عفت و پاک‌دامنی،همان، آیه 5. 9. خشوع در نماز،همان، آیه‌2. 10. روی گردانی از امور لغو و بیهوده،همان، آیه 3. 11. افزایش ایمان، هنگام شنیدن آیات الهی.انفال (8)، آیه 2. دو. آثار اجتماعی: 1. تحکیم وحدت، 2. استقرار عدالت اجتماعی، 3. حسن مقابله با فساد و انحراف،در خصوص این سه مورد نگا: کیش پارسایان، ص‌45 - 49. 4. تأمین نیازهای مادی دیگران،توبه (9)، آیه 71؛ انفال (8)، آیه 3. 5. تواضع در برابر مردم،فرقان (25)، آیه 63. 6. پیشی گرفتن در امور خیر،مؤمنون (23)،آیه 59. 7. عدم طمع دوستی با کافران،مجادله (58)، آیه 22. 8. کوشش در امانت‌داری،مؤمنون (23)، آیه 8. 9. وفای به تعهدها و قرار دادها.همان. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111596)
عنوان سوال:

معنای الذین آمنوا چیست؟


پاسخ:

در پاسخ به این پرسش به نکات ذیل توجه نمایید:
1- الذین آمنوا یعنی کسانی که ایمان آورده اند و این تعبیر در آیات متعدد و فراوانی آمده است و در هر مورد افراد و مصادیق خاصی دارد . برای این که مومنان را بشناسیم باید اول معنای ایمان و لوازم و شرایط آن را بشناسیم .گاهی مقصود از الذین امنوا ،یک فرد خاص است،مانند آیه:انما ولیکم الله ورسوله والذین امنوا ....که مقصود علی علیه السلام می باشد.سوره مائده آیه 55،
برای اطلاع بیشتر از معنی ایمان ،ومعرفی مؤمنان ووشرائط ایمان وویژگیهای مؤمنان،توضیحات زیرمفید است.
2- ایمان از نظر لغوی به معنای گرویدن , عقیده داشتن , ایمن کردن و باور داشتن است (فرهنگ معین ) و از نظر اصطلاحی به معنای عقیده داشتن به ضروریات دین (اصول و فروع آن ) می باشد و مومن کسی است که به یگانگی خداوند, رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) و قیامت و فرشتگان وامامت دوازده امام (علیه السلام ) و عدالت خداوند و... قائل باشد.به خدا و انبیای الهی بویژه آخرین آنها و اوصیای آن حضرت و آخرت و فرشتگان و ایمان داشته باشد و در حدّ توان عامل به دستورات آخرین دین خدا یعنی اسلام باشد البته اشخاص در این اعتقادات مختلف هستند: برخی , ایمان زبانی دارند و گروهی ایمان عقلی دارند; یعنی , به این امور علم دارند و برخی نیز از این دو مرحله گذشته و به ایمان قلبی رسیده اند که ثمره ی آن باور داشتن تمامی این مسائل است .
و شاید یکی از مناسبت هایی که باعث شده معنای لغوی ایمان به معنای اصطلاحی یاد شده سوق داده شود, ایمن شدن آدمی از بسیاری از خطرها و مشکلات روحی و اجتماعی در اثر ایمان است .
ایمان در قرآن , گونه ای از معرفت وعلم را داراست ولی تمام هویت آن از سنخ علم و معرفت نیست بلکه افزون بر آن تسلیم و خضوع در برابر حق نیز می باشد ]حجرات , آیه 15 - بقره , آیه 42 - توبه , آیه 110[. )انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا وجاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله . اولئک هم الصادقون ; در حقیقت , موئمنان کسانی اند که به خدا و پیامبر او گرویده و ]دیگر[ شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند, اینانند که راست کردارند(, (حجرات , آیه 15). پس اهل ایمان کسانی اند که در ایمان به خدا و رسول تردیدی نداشته بدآنها علم و یقین دارن ).
بنابراین ایمان تنها معرفت و علم نیست بلکه باید در برابر حق خاضع و خاشع و قلبا تسلیم بود.
از نظرگاه قرآن , عمل جزء ایمان نیست , چرا که آیات متعددی وجود دارد که دلالت دارد عمل منفک از ایمان است , (نگا: عصر, آیه 3 - نسائ, آیات 124 و 162 - اعراف , آیه 152 - فاطر, آیه 10) اما عمل لازمه ایمان است و در واقع ثمره و نتیجه آن تلقی گشته است به صورتی که از دیدگاه قرآن عمل صالح تنها در کنار ایمان , پایداری و دوام دارد و ایمان نیز تنها با وجود عمل صالح است که طراوت و نشاط می یابد, (نگا: نساء , آیه 65 - انفال , آیات 3 و 4 - مجادله , آیه 22 - بقره , آیه 177). از منظر قرآن به هر اندازه که معرفت آدمی عمیقتر بوده و خضوع و خشوع و تسلیم قلبی او ژرف تر و مستحکم تر باشد ایمان هم افزایش می یابد و هر چه معرفت کم تر و سطحی تر و خضوع قلبی اندک و کم استقامت باشد ایمان هم کاهش می یابد.
به هر روی با توجه به درجات دو عنصر اساسی ایمان یعنی معرفت و تسلیم قلبی , ایمان هم امکان کاهش یا افزایش دارد, (نگا: آل عمران , آیه 173 - انفاق , آیه 2 - نسائ, آیه 136)
اما فواید ایمان : 1- سرمایه رستگاری , مهم ترین ثمره ایمان آن است که سرمایه رستگاری را برای آدمی به ارمغان می آورد, (صف , آیات 10 و 11). 2- پشتوانه اخلاق , اخلاق بدون ایمان اساس و پایه درستی ندارد, کرامت , شرافت , تقوا, عفت , امانت , راستی , درستکاری , فداکاری , احسان , صلح ,... مبتنی بر اصل ایمان است . به فرموده علامه شهید مرتضی مطهری , بشر واقعا دوراه بیشتر ندارد یا باید خودپرست و منفعت پرست باشد و به هیچ محرومیتی تسلیم نشود و یاباید خداپرست باشد و محرومیت هایی را که به عنوان اخلاق متحمل می شود محرومیت نشمارد و لااقل جبران شده بداند.
کسی که تکیه گاه اخلاق و شخصیتش غیرخدا باشد, مانند این است که در پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی دارد و هر لحظه احتمال سقوط دارد, (توبه , آیه 109 - عنکبوت , آیه 41) ارزش های اخلاقی آنگاه می توانند انگیزه عمل باشند که شخص به ارزش معنویت پی برده باشد و این معنویت تنها در گرو ایمان به خدا است .
اما آن که عاطفه دینی و ایمانی را که مبنا و اساس و پشتوانه و منطق انسانیت است از دست داده , انسانیت , عواطف انسانی و اعمال اخلاقی را از دست داده است , (مطهری , مرتضی , بیست گفتار, دفتر انتشارات اسلامی قم , چاپ پنجم , آذرماه 1359, صص 155 - 151). 3- استواری و تعادل روحی , از آنجا که ایمان حالتی روحی است که در خود نگرشی کامل نسبت به ارزش ها و حوادث نهان دارد و چون موئمن به مبدائ این حوادث مرتبط است , آرامش و اطمینانی دارد که جز او از آن بی بهره است , (سید قطب , محمد, فی ضلال القرآن , دارالشروق , بیروت , بی تا, ج 6, ص 3966) قرآن نیز بدین امر تصریح فرموده است : )من آمن بالله والیوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف علیهم ولاهم یحزنون ; هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند, پس نه بیمی برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد(, (مائده , آیه 69 و همچنین نگاه کنید: فتح , آیه 4 - یونس , آیات 62 و 63). 4- برکات دنیوی , ایمان به خدا موجب ریزش باران و رحمت دنیوی نیز هست : )ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السمائ والارض ; و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند, قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم (, (اعراف , آیه 96). 5- عمل صالح زاییده ایمان است , هر چند خود موجب ازدیاد ایمان می گردد ولی در هر حال قرآن عمل صالح را ثمره ایمان دانسته است , (بقره , آیه 277 - مائده , آیه 9). مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند: )ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت یا صعوبت عمل صالح انسان به شدت و ضعف آن بستگی دارد و متقابلا عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان وازدیاد آن مدد می رساند و این هر دو به نوبه خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون رویه و تائمل می شود کمک می کنند(, (فرازهایی از اسلام , ص 238). 6- روشن بینی , ایمان موجب واقع بینی انسان شده واو را از غلطیدن در دام خطاها می رهاند: )ان الذین لایومنون بالاخره زینا لهم اعمالهم فهم یعمهون ; کسانی که به آخرت ایمان ندارند, کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم ]تا هم چنان [ سرگشته بمانند(, (نمل , آیه 4) پس مفهوم این آیه آن است که کسانی که به آخرت ایمان دارند بر دیدن نیک و بد اعمال خویش توانا هستند. اهل ایمان هدفی دارند تا کارهای خودرا با آن بسنجند و ازاین رو در حیرت و سرگردانی نخواهند بود.
برخلاف کسانی که موئمن نیستند و در حیرت و سرگردانی فرو رفته اند. 7- محبوبیت , خداوند در قرآن وعده داده است کسانی را که ایمان آورده عمل نیکو انجام دهند, محبوب مردم قرار دهد )ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا; کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند, به زودی ]خدای [ رحمان برای آنان محبتی ]در دل ها[ قرار می دهد(, (مریم , آیه 96).
نگاه کنید به : 1- جوادی , محسن , نظریه ایمان , معاونت امور اساتید ودروس معارف اسلامی قم , چاپ اول , زمستان 1376, صص 257 - 247 2- مطهری , مرتضی , بیست گفتار, صص 159 - 149 3- نصری , عبدالله , تکاپورگر اندیشه ها (زندگی , آثار واندیشه های استاد محمد تقی جعفری ) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , تهران , چاپ اول , تابستان 1376,
از دیدگاه قرآن (ایمان) عبارت است از علم و معرفت یقینی توأم با تسلیم و خضوع در برابر حق. در (یقین) چهار شرط هست و با آنها، ظن، شک و جهل، از قلمرو یقین خارج می‌شود؛ چرا که در ظن و شک، جزم به ثبوت وجود ندارد، ولی یقین غیر قابل زوال است. قرآن کریم از ضرورتی که حاصل شرایط چهارگانه (یقین) است، با عباراتی از قبیل (لا رَیْبَ فِیهِ) و مانند آن یاد کرده است.مانند: بقره (2)، آیه 2؛ آل عمران (3)، آیه 9. در این خصوص نگا: معرفت‌شناسی در قرآن، ج‌3 ص 255 و 256. از دیدگاه قرآن (یقین) دارای مراتبی است که به حسب آن (ایمان) نیز دارای مراتب می‌گردد: علم‌الیقین، عین الیقین و حق الیقین. (علم الیقین) در مرحله معرفت مفهومی و ذهنی است: مانند آنکه آدمی به جهنم و بهشت، در حد ادراک عقلی واقف گردد و خصایص آنها را در حد فهم مفهوم دریابد. (عین الیقین) یافتن حقایق خارجی و مشاهده همان معرفت مفهومی و ذهنی است؛ مثل آنکه وقتی ملحد را در قیامت به جهنم بردند، وی دیگر خود جهنم را می‌بیند یا هنگامی که مؤمن را به بهشت بردند،
او خود بهشت را مشاهده می‌کند. (حق الیقین) آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد، بلکه عین شهود قرار گیرد و فانی از غیر و باقی بالله شود. از خود چیزی نداشته باشد و در معرفت الهی غرق شود.نگا: تکاثر (102)، آیه 5 و 6؛ حاقه (69)، آیه 51 و نیز: مراحل اخلاق در قرآن، ج‌11 (تفسیر موضوعی)، ص‌351 - 356. در قرآن کریم به بعضی از مقامات یا درجات مؤمنان، اشاره شده است: 1. مقام تسلیم‌؛ یعنی، واگذاری تمام ساحت‌های وجودی خود، به اختیار خداوند.مانند: بقره (2)، آیه 128 و نگا: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌1، ص‌383 و 384. 2. مقام ابرار؛ یعنی، گذشتن از آن چیزی که به آن نیازمندیم و بخشیدن آن به دیگران.مطففین (83)، آیه 18 - 22 و نگا: المیزان، ج‌1، 430. 3. مقام تقوا؛ یعنی، خوف از خدا و کناره‌گیری از گناه، [ البته به شرط اینکه ]مقصود از آن ترس و این کناره‌گیری خداوند باشد.تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌1، ص‌205 - 219. 4. مقام اخلاص‌؛ یعنی، انسان قلبش را مخصوص حق کند تا احدی جز مقلب القلوب در حرم دل او راه نیابد.لقمان (31)، آیه 32، بینه (98)، آیه 5؛ کهف (18)، آیه 110 و نگا: اوصاف الاشراف، ص‌65؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج‌11، ص‌253 - 258. امّا نشانه‌ها و آثار این یقین و ایمان واقعی را باید در اعمال و کردار خویش جست و جو کنیم؛ چنان که حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: (عقیده مؤمن در کردارش دیده می‌شود). ما این آثار و نشانه‌ها را در دو قلمرو فردی و اجتماعی شمارش می‌کنیم: یک. آثار فردی‌: 1. لذت معنوی و انبساط روحی، 2. تغییر نگرش به امور معنوی و مادی، 3. آرامش روحی، 4. رضامندی از حق و خود مقصرانگاری، 5. احساس عزّت و غلبه،در خصوص این پنج مورد نگا: کیش پارسایان، ص‌37 - 45. 6. توکل بر خدا،انفال (8)، آیه 2. 7. محافظت بر ادای فرایض، به خصوص نماز،مومنون (23)، آیه 9. 8. عفت و پاک‌دامنی،همان، آیه 5. 9. خشوع در نماز،همان، آیه‌2. 10. روی گردانی از امور لغو و بیهوده،همان، آیه 3. 11. افزایش ایمان، هنگام شنیدن آیات الهی.انفال (8)، آیه 2. دو. آثار اجتماعی: 1. تحکیم وحدت، 2. استقرار عدالت اجتماعی، 3. حسن مقابله با فساد و انحراف،در خصوص این سه مورد نگا: کیش پارسایان، ص‌45 - 49. 4. تأمین نیازهای مادی دیگران،توبه (9)، آیه 71؛ انفال (8)، آیه 3. 5. تواضع در برابر مردم،فرقان (25)، آیه 63. 6. پیشی گرفتن در امور خیر،مؤمنون (23)،آیه 59. 7. عدم طمع دوستی با کافران،مجادله (58)، آیه 22. 8. کوشش در امانت‌داری،مؤمنون (23)، آیه 8. 9. وفای به تعهدها و قرار دادها.همان. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111596)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین