منظور از راه نزدیک در دعای ابوحمزه ثمالی چیست؟
در وسایلی مانند هواپیما و کشتی، تعیین جهت حرکت مسئله ای حیاتی است و قطب نما و دستگاه های جهت یاب در این وسایل، اهمیت ویژه ای دارند. قطب نما اگر هزار بار هم چرخانده شود، باز با چند لرزش، مسیر اصلی خود را پیدا می کند؛ مگر اینکه موانعی موجب گردد از حرکت بایستد و یا منحرف شود. قطب نما در نشان دادن جهت درست، نیاز به چیزی ندارد؛ بلکه کافی است مانعی در بین نباشد. فطرت انسان، قطب نمای دقیقی است که اگر مانعی بر سر راهش نباشد، خود به خود، رو به حقیقت قرار می گیرد و جهت درست هدایت و سعادت و زیبایی ها را به او می نمایاند. به تصریح کتاب الهی و احادیث و دعاهای معصومین علیهم السلام ، خداوند متعال با آفریدگانش است و جدای از آنها نیست: (وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ)[1]؛ (هر جا باشید او با شماست) و (ما یَکُونُ مِنْ نَجْوی ثَلاثَةٍ إِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنی مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا)[2]؛ (هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمی کنند، مگر اینکه خداوند چهارمین آنان است و هرگز پنج نفر با هم آهسته سخن نمی گویند، جز اینکه خداوند ششمین ایشان است و نه تعداد کمتری و نه بیشتر از آن؛ مگر اینکه او همراه آنان است، هر جا که باشند). همچنین: (أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ)[3]؛ (آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!) و (أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ)[4]؛ (آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد). دوست نزدیک تر از من به من است وین عجب تر که من از وی دورم چه کنم با که توان گفت که دوست  در کنار من و من مهجورم انسان فطرتی خدا آشنا و خداجو دارد. خداوند انسان را بر معرفت و شناخت خود آفریده است. حضرت باقر علیه السلام در پاسخ به سؤالی در مورد معنای آیه (فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها)[5] می فرماید: (فطرهم علی معرفة انه ربهم)[6]؛ (خداوند آنها را بر معرفت پروردگارشان آفریده است). در حدیث دیگری، حضرت صادق علیه السلام در پاسخ به همین پرسش می فرماید: (التوحید)[7]؛ یعنی، خداوند آنها را بر فطرت توحید و یگانه پرستی آفریده است. اگر آینه جان و فطرت انسان ها، از زنگار گناهان، غفلت ها و خودبینی ها پاک و صیقلی می شد، مانند پیامبران و اولیای بزرگ الهی و تربیت شدگان آنها، جمال احدیت و انوار پروردگار را آشکارا مشاهده می کردند و چهره دلربای یار را بدون هیچ حجابی، به تماشا می نشستند و می گفتند: یار بی پرده از در و دیوار  در تجلّی است یا اولی الابصار خداوند با ما است و هرگز از ما جدا نیست؛ ولی گرد و غبار آلودگی ها، دلبستگی ها و خودبینی ها، ما را از دیدن خورشید عالمتاب حقیقت، محروم ساخته و میان ما و محبوبمان فاصله انداخته است: میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست  تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه می فرماید: (و انک لا تحتجب عن خلقک الا ان تحجبهم الاعمال دونک)؛ (خدایا! می دانم که تو از بندگان مخفی و پنهان نیستی و تنها اعمال ناشایست آنان است که آنها از تو پوشانده است). از حضرت کاظم علیه السلام پرسیده شد: چرا خداوند از مردم پنهان و پوشیده است. آن حضرت می فرمود: (انّ الحجاب عن الخلق لکثرة ذنوبهم)[8]؛ (در پرده بودن خداوند از مردم به سبب گناهان زیاد آنان است). مهم ترین وظیفه ما، زدودن آلودگی ها و کنار زدن خار و خاشاک گناهان و غفلت از چهره تابناک فطرت است و تنها با رفع این موانع و حجاب ها، می توان نظاره گر تجلّیات حق از در و دیوار عالم بود و چهره دل آرای شاهد مقصود را بی نقاب تماشا کرد: جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی  غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد از جمله اهداف اساسی پیامبران، یادآوری پیمانی است که انسان در درون و فطرتش با خدای خود بسته و آن را بر اثر غرق شدن در زندگی مادی و قالب تنگ عالم دنیا، فراموش کرده است. آنان پای بندی و تعهد به آن پیمان ازلی را که سرچشمه همه خیرات و برکات است از ما خواسته اند: (فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول)[9]؛ (خداوند پیامبرانش را در میان مردم برانگیخت و پی در پی آنها را به سوی مردم فرستاد تا از آنان بخواهد به پیمان فطرت خود وفا کنند و نعمت های فراموش شده خداوند را به یادشان بیاورند و با رساندن پیام خداوند، عذری برای آنان باقی نگذارند و گنجینه های پنهان شده عقل را آشکار سازند). پس میان ما و خدای متعال، فاصله و جدایی نیست بلکه توهّم دوری، موجب محجوب ماندن و محروم گشتن از لقای پروردگار شده است. سختی ها و دشواری های راه بندگی، مربوط به برطرف ساختن موانع و سدهایی است که با اعمال ناشایست، عقاید نادرست، افزون طلبی ها، حرص ها و خودبینی ها، میان خود و خدای خویش ایجاد کرده ایم. انسان هنگامی سالک الی اللّه و مسافر کوی دوست است که با پیروی از انبیا و اولیا و مجاهدت و استقامت، حجاب خود ساخته را کنار بزند و خویش را از راه های انحرافی و گمراه کننده، به راه هموار و مستقیم الهی بکشاند. روشن پیدا است که گام برداشتن در چنین راهی، سختی و دشواری به همراه ندارد و نیل به آرمان و رسیدن به مقصد، ثمره قطعی چنین سفری است. به طوری که انسان با یک (یاد)، لطف خدا را در خود می یابد و با یک (نگاه) و (آه) برخاسته از پیوستگی به خدا، می تواند نزدیکی سفر به خدا را به چشم دل مشاهده کند. از امیرمؤمنان پرسیده شد: فاصله آسمان و زمین چه مقدار است؟ فرمود: (قال مد البصر و دعوة المظلوم)[10]؛ (طول یک نگاه و دعای یک مظلوم). منابع [1]. حدید57، آیه 4. [2]. مجادله58، آیه 7. [3]. فصلت41، آیه 53. [4]. همان، آیه 54. [5]. روم30، آیه 30. [6]. اصول کافی، ج 2، ص 10؛ المیزان، ج 16، ذیل آیه 33 سوره روم، بحث روایی. [7]. همان، و نیز رجوع کنید به: بحارالانوار، ج 3، ص 277، باب 11، ح 6. [8]. بحارالانوار، ج 3، ص 15، ج 1،؛ علی، سعادت پرور، سرالاسراء، ج 1، ص 141. [9]. نهج البلاغه، خطبه 1. [10]. ابراهیم بن محمد الثقفی، الغارات، ج 1، ص 179، تحقیق جلال الدین المحدث، دو جلدی، چاپ بهمن.
عنوان سوال:

منظور از راه نزدیک در دعای ابوحمزه ثمالی چیست؟


پاسخ:

در وسایلی مانند هواپیما و کشتی، تعیین جهت حرکت مسئله ای حیاتی است و قطب نما و دستگاه های جهت یاب در این وسایل، اهمیت ویژه ای دارند. قطب نما اگر هزار بار هم چرخانده شود، باز با چند لرزش، مسیر اصلی خود را پیدا می کند؛ مگر اینکه موانعی موجب گردد از حرکت بایستد و یا منحرف شود. قطب نما در نشان دادن جهت درست، نیاز به چیزی ندارد؛ بلکه کافی است مانعی در بین نباشد.
فطرت انسان، قطب نمای دقیقی است که اگر مانعی بر سر راهش نباشد، خود به خود، رو به حقیقت قرار می گیرد و جهت درست هدایت و سعادت و زیبایی ها را به او می نمایاند.
به تصریح کتاب الهی و احادیث و دعاهای معصومین علیهم السلام ، خداوند متعال با آفریدگانش است و جدای از آنها نیست: (وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ)[1]؛ (هر جا باشید او با شماست) و (ما یَکُونُ مِنْ نَجْوی ثَلاثَةٍ إِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنی مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا)[2]؛ (هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمی کنند، مگر اینکه خداوند چهارمین آنان است و هرگز پنج نفر با هم آهسته سخن نمی گویند، جز اینکه خداوند ششمین ایشان است و نه تعداد کمتری و نه بیشتر از آن؛ مگر اینکه او همراه آنان است، هر جا که باشند).
همچنین: (أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ)[3]؛ (آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!) و (أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ)[4]؛ (آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد).

دوست نزدیک تر از من به من است وین عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست  در کنار من و من مهجورم

انسان فطرتی خدا آشنا و خداجو دارد. خداوند انسان را بر معرفت و شناخت خود آفریده است.
حضرت باقر علیه السلام در پاسخ به سؤالی در مورد معنای آیه (فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها)[5] می فرماید: (فطرهم علی معرفة انه ربهم)[6]؛ (خداوند آنها را بر معرفت پروردگارشان آفریده است).
در حدیث دیگری، حضرت صادق علیه السلام در پاسخ به همین پرسش می فرماید: (التوحید)[7]؛ یعنی، خداوند آنها را بر فطرت توحید و یگانه پرستی آفریده است. اگر آینه جان و فطرت انسان ها، از زنگار گناهان، غفلت ها و خودبینی ها پاک و صیقلی می شد، مانند پیامبران و اولیای بزرگ الهی و تربیت شدگان آنها، جمال احدیت و انوار پروردگار را آشکارا مشاهده می کردند و چهره دلربای یار را بدون هیچ حجابی، به تماشا می نشستند و می گفتند:

یار بی پرده از در و دیوار  در تجلّی است یا اولی الابصار

خداوند با ما است و هرگز از ما جدا نیست؛ ولی گرد و غبار آلودگی ها، دلبستگی ها و خودبینی ها، ما را از دیدن خورشید عالمتاب حقیقت، محروم ساخته و میان ما و محبوبمان فاصله انداخته است:

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست  تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه می فرماید: (و انک لا تحتجب عن خلقک الا ان تحجبهم الاعمال دونک)؛ (خدایا! می دانم که تو از بندگان مخفی و پنهان نیستی و تنها اعمال ناشایست آنان است که آنها از تو پوشانده است).
از حضرت کاظم علیه السلام پرسیده شد: چرا خداوند از مردم پنهان و پوشیده است. آن حضرت می فرمود: (انّ الحجاب عن الخلق لکثرة ذنوبهم)[8]؛ (در پرده بودن خداوند از مردم به سبب گناهان زیاد آنان است).
مهم ترین وظیفه ما، زدودن آلودگی ها و کنار زدن خار و خاشاک گناهان و غفلت از چهره تابناک فطرت است و تنها با رفع این موانع و حجاب ها، می توان نظاره گر تجلّیات حق از در و دیوار عالم بود و چهره دل آرای شاهد مقصود را بی نقاب تماشا کرد:

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی  غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

از جمله اهداف اساسی پیامبران، یادآوری پیمانی است که انسان در درون و فطرتش با خدای خود بسته و آن را بر اثر غرق شدن در زندگی مادی و قالب تنگ عالم دنیا، فراموش کرده است. آنان پای بندی و تعهد به آن پیمان ازلی را که سرچشمه همه خیرات و برکات است از ما خواسته اند: (فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول)[9]؛ (خداوند پیامبرانش را در میان مردم برانگیخت و پی در پی آنها را به سوی مردم فرستاد تا از آنان بخواهد به پیمان فطرت خود وفا کنند و نعمت های فراموش شده خداوند را به یادشان بیاورند و با رساندن پیام خداوند، عذری برای آنان باقی نگذارند و گنجینه های پنهان شده عقل را آشکار سازند).
پس میان ما و خدای متعال، فاصله و جدایی نیست بلکه توهّم دوری، موجب محجوب ماندن و محروم گشتن از لقای پروردگار شده است. سختی ها و دشواری های راه بندگی، مربوط به برطرف ساختن موانع و سدهایی است که با اعمال ناشایست، عقاید نادرست، افزون طلبی ها، حرص ها و خودبینی ها، میان خود و خدای خویش ایجاد کرده ایم. انسان هنگامی سالک الی اللّه و مسافر کوی دوست است که با پیروی از انبیا و اولیا و مجاهدت و استقامت، حجاب خود ساخته را کنار بزند و خویش را از راه های انحرافی و گمراه کننده، به راه هموار و مستقیم الهی بکشاند. روشن پیدا است که گام برداشتن در چنین راهی، سختی و دشواری به همراه ندارد و نیل به آرمان و رسیدن به مقصد، ثمره قطعی چنین سفری است. به طوری که انسان با یک (یاد)، لطف خدا را در خود می یابد و با یک (نگاه) و (آه) برخاسته از پیوستگی به خدا، می تواند نزدیکی سفر به خدا را به چشم دل مشاهده کند.
از امیرمؤمنان پرسیده شد: فاصله آسمان و زمین چه مقدار است؟ فرمود: (قال مد البصر و دعوة المظلوم)[10]؛ (طول یک نگاه و دعای یک مظلوم).
منابع
[1]. حدید57، آیه 4.
[2]. مجادله58، آیه 7.
[3]. فصلت41، آیه 53.
[4]. همان، آیه 54.
[5]. روم30، آیه 30.
[6]. اصول کافی، ج 2، ص 10؛ المیزان، ج 16، ذیل آیه 33 سوره روم، بحث روایی.
[7]. همان، و نیز رجوع کنید به: بحارالانوار، ج 3، ص 277، باب 11، ح 6.
[8]. بحارالانوار، ج 3، ص 15، ج 1،؛ علی، سعادت پرور، سرالاسراء، ج 1، ص 141.
[9]. نهج البلاغه، خطبه 1.
[10]. ابراهیم بن محمد الثقفی، الغارات، ج 1، ص 179، تحقیق جلال الدین المحدث، دو جلدی، چاپ بهمن.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین