آیا حرکت در کنه ذات وجود دارد یا نه؟ حرکت یعنی خروج شی از قوه به فعل. به عبارت دیگر حرکت یعنی شکوفا شدن استعدادهای یک شی. حرکت بر دو گونه است. حرکت در عَرَض و حرکت در جوهر.بازگشت حرکت عرضی نیز به حرکت در جوهر است. و مراد از جوهر، جوهر جسم است و جوهر جسم مرکب از جوهر ماده (هیولی) و جوهر صورت است. حقیقت صورت با صرف نظر از تعلق آن به ماده امری است مجرد و حرکت جوهری فی الواقع یعنی تعلق پی در پی و آن به آنِ صور به ماده به طوری که هر صورتی نسبت به صورت قبل از خود کامل تر است. در حکمت متعالیه وجود حقیقتی است ذومراتب که اعلی مرتبه ی ان واجب الوجود و ادنی مرتبه آن ماده اولی (هیولی) است و بالاتر از هیولی جسم طبیعی است. لذا جوهر جسم یک نحوه از وجود است یا به عبارتی مرتبه ای از وجود است لذا در حکمت متعالیه گفته می شود که جسم، وجود سیال است یا به عبارتی مرتبه ای از وجود است که عین سیلان است در مراتب بالاتر وجود نیز تا آنجا که جسم حضور دارد حرکت و سیلان وجود دارد لکن از آن حیث که تعلق به جسم وجود دارد لذا گفته می شود که نفس از آن حیث که تعلق به جسم دارد متحرک است؛ لکن از حیث ذات مجرد و ثابت است. بنابر حقیقه وجود که حقیقتی است واحد منزه از حرکت است؛ و تنها مرتبه ای از مراتب آن سیال است؛ و البته خود این مرتبه نیز در سیلان خود ثابت است.بنابراین حرکت خود مرتبه ای از وجود است ؛ونمی توان حکم یک مرتبه از وجود را به حقیقت آن سرایت داد ----------------------- برای مطالعه بیشتر ر.ک: - بدایه الحکمه و نهایة الحکمه؛علامه طباطبایی، و شروح این دو کتاب. - دروس قوه و فعل اسفار، استاد شهید مرتضی مطهری.
آیا حرکت در کنه ذات وجود دارد یا نه؟
حرکت یعنی خروج شی از قوه به فعل. به عبارت دیگر حرکت یعنی شکوفا شدن استعدادهای یک شی. حرکت بر دو گونه است. حرکت در عَرَض و حرکت در جوهر.بازگشت حرکت عرضی نیز به حرکت در جوهر است. و مراد از جوهر، جوهر جسم است و جوهر جسم مرکب از جوهر ماده (هیولی) و جوهر صورت است. حقیقت صورت با صرف نظر از تعلق آن به ماده امری است مجرد و حرکت جوهری فی الواقع یعنی تعلق پی در پی و آن به آنِ صور به ماده به طوری که هر صورتی نسبت به صورت قبل از خود کامل تر است.
در حکمت متعالیه وجود حقیقتی است ذومراتب که اعلی مرتبه ی ان واجب الوجود و ادنی مرتبه آن ماده اولی (هیولی) است و بالاتر از هیولی جسم طبیعی است. لذا جوهر جسم یک نحوه از وجود است یا به عبارتی مرتبه ای از وجود است لذا در حکمت متعالیه گفته می شود که جسم، وجود سیال است یا به عبارتی مرتبه ای از وجود است که عین سیلان است در مراتب بالاتر وجود نیز تا آنجا که جسم حضور دارد حرکت و سیلان وجود دارد لکن از آن حیث که تعلق به جسم وجود دارد لذا گفته می شود که نفس از آن حیث که تعلق به جسم دارد متحرک است؛ لکن از حیث ذات مجرد و ثابت است.
بنابر حقیقه وجود که حقیقتی است واحد منزه از حرکت است؛ و تنها مرتبه ای از مراتب آن سیال است؛ و البته خود این مرتبه نیز در سیلان خود ثابت است.بنابراین حرکت خود مرتبه ای از وجود است ؛ونمی توان حکم یک مرتبه از وجود را به حقیقت آن سرایت داد
-----------------------
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
- بدایه الحکمه و نهایة الحکمه؛علامه طباطبایی، و شروح این دو کتاب.
- دروس قوه و فعل اسفار، استاد شهید مرتضی مطهری.
- [سایر] آیا تفکر در نظام هستی و کنه ذات خدای سبحان رواست؟
- [سایر] اگر بگوییم خداوند علم به ذات خودش دارد، پس باید گفت خدا قادر به ذات است، بنابراین خدا ذو جهتین میشود، هم قادر به ذات و هم مقدور به ذات. این چگونه حل میشود؟
- [سایر] سلام؛ فرق بین ذات هویت و ذات ماهویت دقیقاً چه است؟
- [سایر] منظور از احاطه داشتن ذات خداوند بر اشیاء چیست و ذات در مورد خداوند چه مفهومی دارد؟
- [سایر] در قضیه به آتش افتادن حضرت ابراهیم(ع) آیا سوزندگی جزء ذات آتش است یا خیر؟ اگر آری، چگونه ذات آن گرفته شده؟ اگر خیر، پس ذات آتش چیست؟
- [سایر] ذات خدا بسیط است، پس یا همه خدا را می توان شناخت یا هیچ چیز از ذات خدا را نمی توان شناخت و چون محدودیم و او نامحدود پس نمی توان ذات خدا را به هیچ مقدار شناخت. پس چرا در اول کار ذات خدا را به بساطت شناختیم؟
- [سایر] قرآن ذات است یا عرض؟
- [سایر] آیا تغییر در ذات ممکن است؟
- [سایر] چرا نباید به ذات پروردگار فکر کرد؟
- [سایر] آیا تشکیک در ذات وجود راه دارد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شرط دوم مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند؛ به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند؛ به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله بروجردی] مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطهی تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد، مانند اتومبیل و کشتی و تِرن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها [این وسایل نقلیه] از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، [ نماز گزار] به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله نوری همدانی] مکان نماز گزار باید بی حرکت باشد ، و اگر به واسطة تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد ، مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند ، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند ، به طرف قبله برگردد .
- [امام خمینی] شرط دوم: مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد، و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع قرایت و ذکرهای واجب اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب ان است که انها را هم حرکت ندهد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد؛ اشکال ندارد؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را حرکت ندهد.
- [آیت الله نوری همدانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد ، اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد .
- [امام خمینی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد، اشکال ندارد، اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [امام خمینی] احتیاط واجب آن است که تا وقتی او را از محل احتضار حرکت نداده اند، رو به قبله باشد، و بعد از حرکت دادن این احتیاط واجب نیست.