پاسخ اجمالی نیازمند ذکر چند امر است که عبارت اند از: 1. ادراک و شناخت به معنای آگاهی به واقعیت و یا راه پیدا کردن به واقعیت است. 2. انسان از چهار راه می‏تواند به این ادراک و شناخت دست یابد:الف: راه حس ب: راه عقل ج: راه دل و قلب (راه تهذیب و تزکیه) د: راه وحی و کتاب الاهی. 3. از دیدگاه معرفت ‏شناسی، راه حس ضعیف ‏ترین شناخت و بعد از آن، راه عقل و سپس راه قلب و بالاتر از همه، معرفت وحیانی است. 4. شناخت عقلی به معنای دانش مفهومی نسبت به حقایق ثابت است و یکی از راه ‏های رسیدن به واقع و ادراک آن است. 5. متعلّق ادراک ما (=مُدْرَک) یا موجوداتی هستند که دارای مقدار و اندازه هستند،اما مادی نیستند. (مجرد مثالی) و یا موجودات و معقولاتی هستند که حتی اندازه و مقدار هم ندارند (مجرد عقلی). 6. از نظر قرآن عقل یکی از حجّت ‏های الاهی است که قادر است برخی معارف و حقایق را درک کند و دین اسلام دریافت‏های او را معتبر و قابل قبول می ‏داند. 7. در شناخت قلبی که شناخت شهودی است، انسان حقایقی را می‏بیند و یا می‏شنود که دیگران از چنین شناختی محروم اند. آن کس که از طریق تزکیه ‏ی نفس و تطهیر دل، سلوک و شناخت خود را آغاز کرده و آن را به فرجام می‏رساند، قادر به شناخت اسرار عالم و ملک و ملکوت و جبروت خواهد بود و به مشاهده ‏ی الاهی نایل خواهد آمد. امور فوق ما را به این نتیجه می‏رساند که: عقل ما توان درک برخی نعمت ‏ها و عذاب‏ های برزخی را دارد، البته نه به این معنا که قادر است ماهیت و کنه حقایق را به طور کامل درک کند؛ و لازمه ‏ی این سخن نیز انکار ادراک عقلی نمی‏باشد، بلکه عقل در خیلی از موارد در ادراکات خود نیازمند به وحی است، از جمله در شناخت کیفیت و چگونگی امور غیبی و برزخی از وحی کمک می‏گیرد. در مورد سؤال فوق؛ مقدور بودن شناخت نعمت و عذاب ‏های برزخی توسط عقل، "شبیه" ادراکات منامیه(عالم خواب) و ادراک امور مجرد و مثالی در عالم خواب است که واقعاً قابل ادراک و آثار آن غیر قابل انکار است. 8. جهان هستی بر دو قسم است. محسوس (شهادت)، نامحسوس (غیب) و بخشی از جهان غیب در دست رس انسان ‏ها قرار می‏گیرد. 9. در آیات و روایات موارد فراوانی وجود دارد که خبر از نعمت ‏ها و عذاب ‏هایی می‏دهند که نه چشمی آنها را دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب کسی خطور می‏نماید.
پاسخ اجمالی نیازمند ذکر چند امر است که عبارت اند از: 1. ادراک و شناخت به معنای آگاهی به واقعیت و یا راه پیدا کردن به واقعیت است. 2. انسان از چهار راه میتواند به این ادراک و شناخت دست یابد:الف: راه حس ب: راه عقل ج: راه دل و قلب (راه تهذیب و تزکیه) د: راه وحی و کتاب الاهی. 3. از دیدگاه معرفت شناسی، راه حس ضعیف ترین شناخت و بعد از آن، راه عقل و سپس راه قلب و بالاتر از همه، معرفت وحیانی است. 4. شناخت عقلی به معنای دانش مفهومی نسبت به حقایق ثابت است و یکی از راه های رسیدن به واقع و ادراک آن است. 5. متعلّق ادراک ما (=مُدْرَک) یا موجوداتی هستند که دارای مقدار و اندازه هستند،اما مادی نیستند. (مجرد مثالی) و یا موجودات و معقولاتی هستند که حتی اندازه و مقدار هم ندارند (مجرد عقلی). 6. از نظر قرآن عقل یکی از حجّت های الاهی است که قادر است برخی معارف و حقایق را درک کند و دین اسلام دریافتهای او را معتبر و قابل قبول می داند. 7. در شناخت قلبی که شناخت شهودی است، انسان حقایقی را میبیند و یا میشنود که دیگران از چنین شناختی محروم اند. آن کس که از طریق تزکیه ی نفس و تطهیر دل، سلوک و شناخت خود را آغاز کرده و آن را به فرجام میرساند، قادر به شناخت اسرار عالم و ملک و ملکوت و جبروت خواهد بود و به مشاهده ی الاهی نایل خواهد آمد. امور فوق ما را به این نتیجه میرساند که: عقل ما توان درک برخی نعمت ها و عذاب های برزخی را دارد، البته نه به این معنا که قادر است ماهیت و کنه حقایق را به طور کامل درک کند؛ و لازمه ی این سخن نیز انکار ادراک عقلی نمیباشد، بلکه عقل در خیلی از موارد در ادراکات خود نیازمند به وحی است، از جمله در شناخت کیفیت و چگونگی امور غیبی و برزخی از وحی کمک میگیرد. در مورد سؤال فوق؛ مقدور بودن شناخت نعمت و عذاب های برزخی توسط عقل، "شبیه" ادراکات منامیه(عالم خواب) و ادراک امور مجرد و مثالی در عالم خواب است که واقعاً قابل ادراک و آثار آن غیر قابل انکار است. 8. جهان هستی بر دو قسم است. محسوس (شهادت)، نامحسوس (غیب) و بخشی از جهان غیب در دست رس انسان ها قرار میگیرد. 9. در آیات و روایات موارد فراوانی وجود دارد که خبر از نعمت ها و عذاب هایی میدهند که نه چشمی آنها را دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب کسی خطور مینماید.
- [سایر] آیا انسان توانایی درک نعمت ها و عذاب های برزخ و قیامت را دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت یا در برزخ اعمال خوب و بد انسان، یکدیگر را خنثی میکنند؟
- [سایر] ما برزخ را در روز قیامت فراموش می کنیم . آیا در عالم برزخ عذاب ها واقعی است ؟ پس چطور انسان آنرا فراموش می کند ؟
- [سایر] عذاب افراد گناهکار در برزخ و قیامت چه اندازه است؟
- [سایر] آیا در عالم برزخ یا عوالم دیگر اذان گفته می شود؟ و اولین مؤذن در روز قیامت کیست؟
- [سایر] آیا قیامت هم مرحله به مرحله است مانند برزخ یا خیر؟
- [سایر] آیا انسانها پس از مرگ به برزخ می روند یا بعد از قیامت؟
- [سایر] آیا میتوان گفت عالم برزخ به مرتبهی ملکوت و عالم قیامت مربوط به مرتبهی جبروت است؟
- [سایر] آیا پل صراط و سایر چیزهایی که در قیامت وجود دارد، در عالم برزخ نیز هست؟
- [سایر] آیا پیامبران و امامان نیز تا فرارسیدن قیامت در برزخ هستند؟
- [آیت الله اردبیلی] (غَصْب) آن است که انسان از روی ظلم بر مال یا حقّ کسی مسلّط شود. غصب از گناهان بزرگ است و غاصب در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس یک وجب زمین از دیگری را غصب کند، در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.)(1)
- [آیت الله وحید خراسانی] غصب ان است که انسان از روی ظلم بر مال یا حق کسی مسلط شود و این یکی از گناهان بزرگ است که اگر کسی انجام دهد در قیامت به عذاب سخت گرفتار می شود از حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده است که هرکس یک وجب زمین از دیگری غصب کند در قیامت ان زمین را از هفت طبقه ان مثل طوق به گردن او می اندازند
- [امام خمینی] احکام غَصب- غصب آن است که انسان از روی ظلم، بر مال یا حق کسی مسلط شود و این یکی از گناهان بزرگ است، که اگر کسی انجام دهد، در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که هر کس یک وجب زمین از دیگری غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (غصب) آن است که انسان بر مال یا حق کسی از روی ظلم مسلط شود، غصب یکی از گناهان کبیره است که در قیامت مجازات سخت دارد و در دنیا عواقب دردناک، در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که هر کس یک وجب زمین دیگری را غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او می اندازند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (غصب) آن است که انسان بر مال یا حق کسی از روی ظلم مسلط شود، غصب یکی از گناهان کبیره است که در قیامت مجازات سخت دارد و در دنیا عواقب دردناک، در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که هر کس یک وجب زمین دیگری را غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او می اندازند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قسم در صورتی صحیح است که انسان توانایی انجام آن را داشته باشد و اگر هنگام قسم خوردن بتواند آن کار را انجام دهد و هنگام عمل از انجام آن ناتوان شود یا برای او مشقت داشته باشد عمل به آن لازم نیست و قسم به هم می خورد.
- [آیت الله بهجت] اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه میشود و نمیتواند تشنگی را تحمل کند، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی اگر تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد واجب است قضای آن را بگیرد، و در صورت عدم توانایی واجب است برای هر روز یک مُد طعام از گندم و جو و مانند اینها صدقه دهد.
- [آیت الله بهجت] در حال توانائی بر تحصیل علم موقعی انسان میتواند مشغول نماز شود که یقین کند وقت داخل شده است؛ و یا اینکه بنابر اظهر شخص عادلی که آشنا با اوقات نماز است اذان بگوید؛ و یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان در موقعی که ضامن می شود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار عدم توانائی او را نمی دانسته بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند؛ اشکال ندارد؛ ولی در صورتی که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد؛ به هم زدن جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] بجز سه دستهای که در مسأله قبل بیان شد، خویشاوندان دیگر همچون برادر، خواهر، عمو، عمّه، دایی، خاله و اولاد آنان، واجبالنّفقه نیستند، ولی =============================================================================== 1 (واجب عینی) به واجبی میگویند که بر تک تک افراد واجب باشد و با انجام دادن دیگران از انسان ساقط نشود، مانند: نماز و روزه و در مقابل (واجب کفایی) واجبی است که اگر فرد یا افراد نسبت به آن اقدام نماید از عهده دیگران ساقط میشود، مانند: تدفین میّت مسلمان. مستحب است در صورتی که نیازمند باشند و انسان توانایی داشته باشد، نفقه آنان را نیز بدهد.