(صله) مصدر فعل (وصل) در مقابل (فصل) به معنی (اتصال) و به هم رسیدن است، بنابراین؛ (صلة رحم) یعنی با فامیلها به هم رسیدن (و به حال هم رسیدگی کردن) میباشد. (رحم) نیز از (رحمة) به معنی رأفت و مهربانی، گرفته شده است و چون فامیلها و بستگان، نسبت به همدیگر عطوفت و مهربانی دارند (رحم) نامیده شدهاند. این سنت از دیدگاه قرآن کریم از دو جهت قابل ملاحظه است: الف: از جهت فقهی (صله رحم) از نظر فقهی یکی از واجبات شرعی و...[1] است. (قطع) آن به دلیل آیات و روایات متعدد از محرمات کبیره است، چنان که قرآن کریم می فرماید: (وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ؛ و آنها که پیوندهایی را که خدا به آن امر کرده برقرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند).[2] در روایات اسلامی و کتابهای تفسیر، یکی از مواردی که (وصل آن) مورد امر خداوند به حساب آمده، (صلة رحم) است.[3] مثلاً در حدیثی از امام صادق علیهالسّلام میخوانیم که از آن حضرت دربارة تفسیر (وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ...) سؤال شد ((فقال قراتبک)؛ فرمود: منظور خویشاوندان تو است).[4] همچنین در جایی دیگر می فرماید: (وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً؛ و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید، و) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید ( و نیز) از (قطع رابطه با) خویشاوندان خود بپرهیزید، زیرا خداوند مراقب شماست.[5] در آیه یاد شده بنابر اینکه (ارحام) عطف بر لفظ جلالة (الله) و منصوب باشد تا در معنا چنین باشد: (اتقوا الله ان تقصره و اتقون الارحام ان تقطعواها) از معصیت خدا و قطع رحم بپرهیزید، یا اینکه (ارحام) مرفوع و مبتدا برای خبر محذوف باشد: (و الارحام کذلک)، یعنی رعایت ارحام نیز از مصادیق تقواست و از آن سؤال خواهد شد، از این رو مراد آیه این خواهد بود (اتقوا لارحام فلا تقطعوا) ارحام را مواظب باشید و قطع صله رحم نکنید. دلالت آیه بر وجوب صله، بنابر این، سه احتمال مورد تأکید اکثر مفسران و فقها میباشد.[6] البتّه آیات دیگری هم ممکن است دلالت بر وجوب (صلة رحم) یا حرمت (قطع) آن باشد که به جهت پرهیز از طولانی شدن، از ذکر آنها خودداری میشود. ب. از جهت اجتماعی: قرآن کریم در بیش از سی آیه و تحت عناوین مختلفی همچون، توصیة به رعایت حقوق ارحام احسان به والدین به ویژه مادر، و دوری از آزار آنها، انفاق به ذویالقربی، تقدم حق ایشان بر دیگر مؤمنان، حفظ سلسلة مراتب ارحام در مسألة ارث، لزوم سرپیچی از متابعت ایشان در معصیت حق، اجتناب از قطع رحم و بیتوجهی به حقوق ایشان و... به تشریح مسألة (صلة رحم) و تبیین برخی احکام و آثار آن پرداخته که در مجموع معرّف گویایی از اهمیت و موقعیت برجستة این عمل عبادی، اجتماعی، در نظام ارزشی مکتب اسلام و نقش و تأثیر بیبدیل آن در ایجاد و تحکیم همبستگی و پیوند مشترک میان اعضای یک جامعه عموماً و شبکه خویشاوندان خصوصاً به حساب میآید.[7] علت اینکه اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی این همه پافشاری کرده،این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی یا نظامی و چه از نظر جنبههای معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خود به خود، اصلاح خواهد شد. اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به نحو کاملتری بهرهبرداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیة افرادی را توصیه میکند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای یک خانوادهاند و پیداست هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی، نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت مییابد و از هر نظر قوی خواهد شد.[8] برای پی بردن بیشتر به اهمیّت این موضوع (لزوم صلة رحم و اهمیت عدم ترک آن) از دیدگاه قرآن کریم، توجه کنید: الف: صاحبان عقل و اندیشهاند (إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ؛ تنها صاحبان اندیشه متذکر میشوند. آنها که ... و آنها که پیوندهایی را که خدا به آن امر کرده است برقرار میدارند[9]...)[10] ب: عاقبت نیکسرای دیگر از آن آنهاست (... اولئک لهم عقبی الدار)[11] و به تعبیر دیگر (صله رحم کنندگان) جزء عاقبت به خیرها خواهند بود، چون (عقبی) به معنی عاقبت و پایان کار است خواه خیر باشد یا شر، ولی با توجّه به قرینه حال و مقال منظور در آیه فوق عاقبت خیر است.[12] ج. بهشت جاویدان: جایگاه آنها و پدران، همسران و فرزندن صالح آنها خواهد بود، (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ؛[13] د: فرشتگان به آنها خوش آمد میگویند: (وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند. (و به آنها میگویند) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه پایان و عاقبت خوبی).[14] ه : رعایت پدر و مادر به عنوان یکی از مصادیق بارز (ارحام) تا سرحد توحید خداوند: (لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً؛ چیزی برای خدا شریک قرار ندهید و به پدر و مادر احسان کنید).[15] و: رعایت (بستگان) که از (ارحام) محسوب میشوند، در ردیف ایمان به خدا و پیامبران و فرشتگان و معاد که همه از مصادیق (برّ) و نیکی به حساب آمدهاند: (لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی...؛ نیکی آن نیست که رویتان را به سوی مشرق و مغرب آورید، بلکه نیکی آن است که کسی به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران ایمان داشته باشد و مال را با وجود دوست داشتن به خویشاوندان و... ببخشد).[16] ز: شایستگی (ارحام) غیر وارث برای شرکت در مال ارثی: (وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً) چون خویشاوندان (غیر از ورثه) برای تقسیم (ترکه) حضور یابند، از آن به چیزی ایشان را بهرهمند سازید و با ایشان با زبان خوش سخن بگویید.[17] د: از طرف دیگر (قطع) صلهرحم موجب ناخشنودی حقتعالی و دوری از رحمت او خواهد بود... (فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ...؛ و پیوند خویشاوندانشان را بگسلید. اینان کسانی هستند که خداوند لعنتشان کرده...[18] ط: (قطع) صلهرحم همردیف با فساد در زمین بشمار آمده است: (فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ...؛ اگر (از این دستورها) رویگردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟)[19] ی: حدود شرعی (صلةرحم): (صلة رحم) نباید انسان را از حد و مرز (توحید) و (اطاعت حق) بیرون ببرد، قرآن کریم میفرماید: (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ...؛ قومی نیابی که به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد و با کسانی که با خداوند و پیامبر او صلی الله علیه و آله مخالفت میورزند دوستی کنند ولو آنکه پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا خاندانش باشند. اینانند که (خداوند) در دلهایشان نقش ایمان نگاشته است و به فیض از جانب خویش استوارشان داشته است.)[20] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ناصر، ج 10، ص 186. 2. تحلیل اجتماعی از صلهرحم، سید حسین شرفالدین، ص 150. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر.ک: المصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اوّل، 1371 ه ش، ج 13 و 14، ص 125 و ج 3 و 4، ص 79، به بعد. [2] . رعد/ 21. [3] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، 1372 ه ش، ج10، ص 184. [4] . همان، ص 185. [5] . نساء/ 1. [6] . ر.ک: فخرالدین رازی، تفسیر الکبیر، دارالکتب العلمیه، 1411 ق، ج 4، ص 135؛ به نقل: شرفالدین، سیدحسین، تحلیلی اجتماعی از صلة رحم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، 1378، ص 28. [7] . شرفالدین، سید حسین، تحلیلی اجتماعی از صلة رحم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، 1378، ص 150. [8] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیام، 1372، ج 1، ص 158157. [9] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 192. [10] . رعد/ 21. [11] . رعد/ 22. [12] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 192. [13] . رعد/ 23. [14] . رعد/ 24. [15] . انعام/ 151. [16] . بقره/ 177. [17] . نساء/ 8. [18] . محمد/ 22 و 23. [19] . محمد/ 22. [20] . مجادله/ 22.
(صله) مصدر فعل (وصل) در مقابل (فصل) به معنی (اتصال) و به هم رسیدن است، بنابراین؛ (صلة رحم) یعنی با فامیلها به هم رسیدن (و به حال هم رسیدگی کردن) میباشد. (رحم) نیز از (رحمة) به معنی رأفت و مهربانی، گرفته شده است و چون فامیلها و بستگان، نسبت به همدیگر عطوفت و مهربانی دارند (رحم) نامیده شدهاند. این سنت از دیدگاه قرآن کریم از دو جهت قابل ملاحظه است:
الف: از جهت فقهی (صله رحم) از نظر فقهی یکی از واجبات شرعی و...[1] است.
(قطع) آن به دلیل آیات و روایات متعدد از محرمات کبیره است، چنان که قرآن کریم می فرماید:
(وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ؛ و آنها که پیوندهایی را که خدا به آن امر کرده برقرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند).[2] در روایات اسلامی و کتابهای تفسیر، یکی از مواردی که (وصل آن) مورد امر خداوند به حساب آمده، (صلة رحم) است.[3] مثلاً در حدیثی از امام صادق علیهالسّلام میخوانیم که از آن حضرت دربارة تفسیر (وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ...) سؤال شد ((فقال قراتبک)؛ فرمود: منظور خویشاوندان تو است).[4]
همچنین در جایی دیگر می فرماید: (وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً؛ و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید، و) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید ( و نیز) از (قطع رابطه با) خویشاوندان خود بپرهیزید، زیرا خداوند مراقب شماست.[5]
در آیه یاد شده بنابر اینکه (ارحام) عطف بر لفظ جلالة (الله) و منصوب باشد تا در معنا چنین باشد: (اتقوا الله ان تقصره و اتقون الارحام ان تقطعواها) از معصیت خدا و قطع رحم بپرهیزید، یا اینکه (ارحام) مرفوع و مبتدا برای خبر محذوف باشد: (و الارحام کذلک)، یعنی رعایت ارحام نیز از مصادیق تقواست و از آن سؤال خواهد شد، از این رو مراد آیه این خواهد بود (اتقوا لارحام فلا تقطعوا) ارحام را مواظب باشید و قطع صله رحم نکنید. دلالت آیه بر وجوب صله، بنابر این، سه احتمال مورد تأکید اکثر مفسران و فقها میباشد.[6] البتّه آیات دیگری هم ممکن است دلالت بر وجوب (صلة رحم) یا حرمت (قطع) آن باشد که به جهت پرهیز از طولانی شدن، از ذکر آنها خودداری میشود.
ب. از جهت اجتماعی: قرآن کریم در بیش از سی آیه و تحت عناوین مختلفی همچون، توصیة به رعایت حقوق ارحام احسان به والدین به ویژه مادر، و دوری از آزار آنها، انفاق به ذویالقربی، تقدم حق ایشان بر دیگر مؤمنان، حفظ سلسلة مراتب ارحام در مسألة ارث، لزوم سرپیچی از متابعت ایشان در معصیت حق، اجتناب از قطع رحم و بیتوجهی به حقوق ایشان و... به تشریح مسألة (صلة رحم) و تبیین برخی احکام و آثار آن پرداخته که در مجموع معرّف گویایی از اهمیت و موقعیت برجستة این عمل عبادی، اجتماعی، در نظام ارزشی مکتب اسلام و نقش و تأثیر بیبدیل آن در ایجاد و تحکیم همبستگی و پیوند مشترک میان اعضای یک جامعه عموماً و شبکه خویشاوندان خصوصاً به حساب میآید.[7]
علت اینکه اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی این همه پافشاری کرده،این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی یا نظامی و چه از نظر جنبههای معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خود به خود، اصلاح خواهد شد.
اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به نحو کاملتری بهرهبرداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیة افرادی را توصیه میکند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای یک خانوادهاند و پیداست هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی، نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت مییابد و از هر نظر قوی خواهد شد.[8]
برای پی بردن بیشتر به اهمیّت این موضوع (لزوم صلة رحم و اهمیت عدم ترک آن) از دیدگاه قرآن کریم، توجه کنید:
الف: صاحبان عقل و اندیشهاند (إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ؛ تنها صاحبان اندیشه متذکر میشوند. آنها که ... و آنها که پیوندهایی را که خدا به آن امر کرده است برقرار میدارند[9]...)[10]
ب: عاقبت نیکسرای دیگر از آن آنهاست (... اولئک لهم عقبی الدار)[11] و به تعبیر دیگر (صله رحم کنندگان) جزء عاقبت به خیرها خواهند بود، چون (عقبی) به معنی عاقبت و پایان کار است خواه خیر باشد یا شر، ولی با توجّه به قرینه حال و مقال منظور در آیه فوق عاقبت خیر است.[12]
ج. بهشت جاویدان: جایگاه آنها و پدران، همسران و فرزندن صالح آنها خواهد بود، (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ؛[13]
د: فرشتگان به آنها خوش آمد میگویند: (وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند. (و به آنها میگویند) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه پایان و عاقبت خوبی).[14]
ه : رعایت پدر و مادر به عنوان یکی از مصادیق بارز (ارحام) تا سرحد توحید خداوند: (لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً؛ چیزی برای خدا شریک قرار ندهید و به پدر و مادر احسان کنید).[15]
و: رعایت (بستگان) که از (ارحام) محسوب میشوند، در ردیف ایمان به خدا و پیامبران و فرشتگان و معاد که همه از مصادیق (برّ) و نیکی به حساب آمدهاند: (لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی...؛ نیکی آن نیست که رویتان را به سوی مشرق و مغرب آورید، بلکه نیکی آن است که کسی به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران ایمان داشته باشد و مال را با وجود دوست داشتن به خویشاوندان و... ببخشد).[16]
ز: شایستگی (ارحام) غیر وارث برای شرکت در مال ارثی: (وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً) چون خویشاوندان (غیر از ورثه) برای تقسیم (ترکه) حضور یابند، از آن به چیزی ایشان را بهرهمند سازید و با ایشان با زبان خوش سخن بگویید.[17]
د: از طرف دیگر (قطع) صلهرحم موجب ناخشنودی حقتعالی و دوری از رحمت او خواهد بود... (فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ...؛ و پیوند خویشاوندانشان را بگسلید. اینان کسانی هستند که خداوند لعنتشان کرده...[18]
ط: (قطع) صلهرحم همردیف با فساد در زمین بشمار آمده است: (فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ...؛ اگر (از این دستورها) رویگردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟)[19]
ی: حدود شرعی (صلةرحم): (صلة رحم) نباید انسان را از حد و مرز (توحید) و (اطاعت حق) بیرون ببرد، قرآن کریم میفرماید: (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ...؛ قومی نیابی که به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد و با کسانی که با خداوند و پیامبر او صلی الله علیه و آله مخالفت میورزند دوستی کنند ولو آنکه پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا خاندانش باشند. اینانند که (خداوند) در دلهایشان نقش ایمان نگاشته است و به فیض از جانب خویش استوارشان داشته است.)[20]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ناصر، ج 10، ص 186.
2. تحلیل اجتماعی از صلهرحم، سید حسین شرفالدین، ص 150.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ک: المصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اوّل، 1371 ه ش، ج 13 و 14، ص 125 و ج 3 و 4، ص 79، به بعد.
[2] . رعد/ 21.
[3] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، 1372 ه ش، ج10، ص 184.
[4] . همان، ص 185.
[5] . نساء/ 1.
[6] . ر.ک: فخرالدین رازی، تفسیر الکبیر، دارالکتب العلمیه، 1411 ق، ج 4، ص 135؛ به نقل: شرفالدین، سیدحسین، تحلیلی اجتماعی از صلة رحم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، 1378، ص 28.
[7] . شرفالدین، سید حسین، تحلیلی اجتماعی از صلة رحم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، 1378، ص 150.
[8] . مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیام، 1372، ج 1، ص 158157.
[9] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 192.
[10] . رعد/ 21.
[11] . رعد/ 22.
[12] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 192.
[13] . رعد/ 23.
[14] . رعد/ 24.
[15] . انعام/ 151.
[16] . بقره/ 177.
[17] . نساء/ 8.
[18] . محمد/ 22 و 23.
[19] . محمد/ 22.
[20] . مجادله/ 22.
- [آیت الله مکارم شیرازی] به نظر جنابعالی (حدّاقل) صله رحم و قطع رحم، چه مقدار است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] صله رحم چیست؟ و چه کسانی جزء ارحام محسوب می شوند؟ و در چه مواردی اسلام دستور به قطع صله رحم می دهد؟
- [سایر] (رحم) به چه کسانی گفته میشود؟ (قطع رحم) و (صله رحم) دقیقاً یعنی چه؟ آیا قطع رحم از نظر فقهی حرام است؟ کسی که باعث قطع صله ارحام شود؛ یعنی باعث شود دو خانواده با هم رفت و آمد نکنند، حکم این شخص چیست؟ آیا گناه کرده است؟
- [سایر] آیا در شرایط خاصی می توان قطع صله ی رحم کرد؟
- [سایر] اطلاعاتی در مورد غیبت از منظر قرآن کریم می خواستم.
- [سایر] قطع رحم چه پیامدهایی دارد و نمونه هایی از سفارش های ائمه اطهار(علیهم السلام) نسبت به صله رحم را ذکر کنید.
- [سایر] جبر و اختیار از منظر قرآن کریم راتجزیه و تحلیل نمایید.
- [سایر] آزادی و اسارت معنوی را از منظر قرآن کریم را توضیح دهید؟
- [سایر] نگاه به افراد محرم و نامحرم را از منظر قرآن کریم به طور کامل توضیح دهید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در خصوص صله رحم، اگر فرد یا افرادی از بستگان اهل گناه باشند تکلیف صله رحم با آنان چیست؟
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی قطع رحم نموده است و بخواهد توبه کند، باید علاوه بر توبه و طلب بخشش از خداوند متعال، در صورت امکان رضایت کسی را که با او قطع رحم نموده است فراهم سازد و از شرائط توبه قطع رحم، صله رحم است. [1]. رعد، 25.
- [آیت الله مظاهری] قطع رحم (یعنی بریدن از خویشان) یکی از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف کراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: (اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار)[1] (برای آنان لعنت و بدی سرای آخرت میباشد.)
- [آیت الله مظاهری] اقسامی که برای عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نیز میآید، بنابراین انفاق بر آنها اگر فقیر باشند لازم است اگرچه آنان واجبالنّفقه نیستند، ولی ترک انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب میشود، چنانکه تضییع حقّ آنها و بردن آبروی آنان و تندی و پرخاشگری با آنها قطع رحم است، علاوه بر اینکه گناه حقّالنّاس و اهانت به دیگران را نیز دارد.
- [آیت الله مظاهری] معنای صله رحم این است که باید کاری نکند که وابستگان و خویشان را ناراحت کند و تا میتواند به آنها خدمت کند، ولی رفت و آمد با آنها مخصوصاً اگر موجب مزاحمت برای خود و آنها باشد لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] رحم یک معنای عرفی است که عبارت است از خویشان نزدیک نظیر پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمهزاده، عمو و عموزاده، خاله و خالهزاده، دایی و داییزاده، و امّا خویشان سببی نظیر زن و شوهر و داماد و پدر زن و مادر زن و پدر و مادر شوهر گرچه رحم واقعی نیستند و احکام رحم را ندارند، ولی چون عرفاً آنان نیز رحم محسوب میشوند، احکام قطع رحم را شامل آنها نمودن بسیار بهجاست و از این جهت به آنان خویشان سببی میگویند، چنانکه نظیر خواهر و برادر را خویشان نسبی میگویند.
- [آیت الله مظاهری] اگر خویشان اهل معصیت باشند، در صورتی که صلهرحم کمک در معصیت آنها نشود، باید قطع رحم نکند و در صورت امکان باید آنها را امر به معروف و نهی از منکر نماید.
- [آیت الله سیستانی] نذر زن بدون اذن قبلی ، یا اجازه بعدی شوهر در آنچه با حقّ استمتاع او منافات دارد ، صحیح نیست ، حتی اگر قبل از ازدواج نذر کرده باشد . و صحت نذر زن در اموالش بدون اجازه شوهر محل اشکال است ، پس باید رعایت احتیاط شود ، مگر در حج و زکات و صدقه و احسان به پدر و مادر و صله ارحام .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر از نذر کردن زن جلوگیری نماید زن نمی تواند در صورتی که وفاء به نذرش منافی با حق شوهر باشد نذر کند بلکه بدون اذن شوهر در این صورت نذر زن باطل است و صحت نذر زن در مال خودش بدون اذن شوهر در غیر حج یا زکات یا احسان به پدر و مادر یا صله ارحام محل اشکال است
- [آیت الله مظاهری] قرار دادن نطفه منعقد شده زن و شوهر در رحمِ زنِ بیگانه (رحم اجارهای)، در صورت ضرورت جایز است و بهتر است صاحب رحم اجارهای بدون شوهر باشد و به عقدِ صاحبِ نطفه درآید.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن وشوهر در لزوم هبه حکم رحم را ندارند