سوره تحریم از راز پیامبر (ص) می گوید که در نزد بعضی از همسران پیامبر (ص) بوده و آنها راز را فاش می کنند: (وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبیُِّ إِلیَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنیَِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ؛[تحریم/3] (به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: (چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!) و به طور قطع در این ماجرا دو تن از زنان پیامبر (ص) خطا کار بوده اند. چون در آیه بعدی از ضمیر تثنیه استفاده می شود: (إِن تَتُوبَا إِلیَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرْیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ؛[تحریم/4] اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.) ( تمامی روایات اتفاق دارند بر اینکه منظور از آن دو زن حفصه و عایشه دو همسر رسول خدا(ص) هستند.)[1] تفسیر نمونه در شان نزول این آیه چنین می نویسد: ( در شان نزول آیات فوق روایات زیادی در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر میرسد انتخاب کردهایم و آن اینکه: پیامبر(ص) گاه که نزد" زینب بنت جحش" (یکی از همسرانش) می رفت زینب او را نگاه می داشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) می آورد، این سخن به گوش" عایشه" رسید، و بر او گران آمد، می گوید: من با" حفصه" (یکی دیگر از همسران پیامبر(ص) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر(ص) نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم آیا صمغ" مغافیر" خوردهای؟! (" مغافیر" صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام" عرفط" (بر وزن هرمز) تراوش می کرد و بوی نامناسبی داشت) و پیامبر(ص) مقید بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش شنیده نشود بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد! به این ترتیب روزی پیامبر ص نزد" حفصه" آمد، او این سخن را به پیامبر(ص) گفت، حضرت فرمود: من" مغافیر" نخورده ام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد می کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روی گیاه نامناسبی و احتمالا مغافیر نشسته باشد) ولی این سخن را به کسی مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و به گویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دلشکسته شود). ولی سرانجام او این راز را افشا کرد، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئه ای بوده است، پیامبر ص سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت.[2] اما سخن تفسیر نمونه محل تامل است. چون: 1- لحن آیه 4 در حمایت خدا و جبرائیل و صالح مومنین و ملائک، لحن بسیار شدیدی است و متناسب با این شان نزول نیست. 2- راوی این شان نزول خود عایشه است و با توجه به مقصر بودن عایشه در ماجرا، بعید نیست که سعی کرده باشد، مساله اصلی را کتمان کند.[3] 3- کسی که در مطلب دقت کند، می یابد که این نوع شان نزول با ضمیر تثنیه بیان شده در آیه، تناسب چندانی ندارد. و این شان نزول بیشتر به حفصه باز می گردد و عایشه نقش چندانی در آن ندارد. و تعبیر راز نزد بعض ازواج (دو نفر) اصلا با اینکه مطلب در ابتدا فقط بین پیامبر(ص) و حفصه بوده، سازگار نیست. 4- کثرت مطالب بیان شده در این وادی نشان می دهد که سعی کرده اند، با دروغ اصل قضیه را بپوشانند. علاوه بر اینکه همین اشخاص مقصر در این ماجرا، بعدا قدرت در دست داشتند. و از این قدرت در بیان نظرات خاص خود نیز استفاده کرده اند. 5- روایاتی که صالح مومنین را به حضرت علی (ع) معنا می کند، با این بیان سازگار نیست.[4] 6- آنچه در آیه آمده به این گونه است که ممکن است توطئه از سوی این همسران ادامه پیدا کند که در این صورت، خدا نصرت خود را اقامه می کند، اما شان نزولی که بیان شده، اصلا قابل ادامه دار شدن نیست. به هر حال بعضی از مطالبی که در شان نزول این آیات گفته شده است، چنان است که انگار بحث از مذمت پیامبر (ص) (نعوذبالله) در میان است. شاید از همین رو تفسیر نمونه این شان نزول را انتخاب کرده است. اما باید حداقل این علامت سوال را باقی نگاه داشت که ماجرا چه بوده است؟ ربط این ماجرا به بحث ولایت چیست که در بعضی از روایات بحث از حاکمیت پدر عایشه و حفصه (ابوبکر و عمر) گفته شده است.[5] یا ...؟ [1]. ترجمه المیزان، ج19، ص: 555. [2]. تفسیر نمونه، ج24، ص: 272. [3]. نهج الحق و کشف الصدق ص 371 عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ النَّبِیَّ ص کَانَ یَمْکُثُ عِنْدَ زَیْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ فَیَشْرَبُ عِنْدَهَا عَسَلا. [4]. مناقب الإمام علی علیه السلام-ترجمه مرعشی نجفی، ص 218. سعید از لیث از مجاهد در فرموده خدای متعال: (وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ) گفت: صالح مؤمنان علی بن ابی طالبست. [5]. تفسیر نور الثقلین، ج5، ص: 370.
سوره تحریم از راز پیامبر (ص) می گوید که در نزد بعضی از همسران پیامبر (ص) بوده و آنها راز را فاش می کنند:
(وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبیُِّ إِلیَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنیَِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ؛[تحریم/3] (به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: (چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟) فرمود: (خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!)
و به طور قطع در این ماجرا دو تن از زنان پیامبر (ص) خطا کار بوده اند. چون در آیه بعدی از ضمیر تثنیه استفاده می شود:
(إِن تَتُوبَا إِلیَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرْیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ؛[تحریم/4] اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.)
( تمامی روایات اتفاق دارند بر اینکه منظور از آن دو زن حفصه و عایشه دو همسر رسول خدا(ص) هستند.)[1]
تفسیر نمونه در شان نزول این آیه چنین می نویسد: ( در شان نزول آیات فوق روایات زیادی در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر میرسد انتخاب کردهایم و آن اینکه: پیامبر(ص) گاه که نزد" زینب بنت جحش" (یکی از همسرانش) می رفت زینب او را نگاه می داشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) می آورد، این سخن به گوش" عایشه" رسید، و بر او گران آمد، می گوید: من با" حفصه" (یکی دیگر از همسران پیامبر(ص) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر(ص) نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم آیا صمغ" مغافیر" خوردهای؟! (" مغافیر" صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام" عرفط" (بر وزن هرمز) تراوش می کرد و بوی نامناسبی داشت) و پیامبر(ص) مقید بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش شنیده نشود بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد! به این ترتیب روزی پیامبر ص نزد" حفصه" آمد، او این سخن را به پیامبر(ص) گفت، حضرت فرمود: من" مغافیر" نخورده ام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد می کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روی گیاه نامناسبی و احتمالا مغافیر نشسته باشد) ولی این سخن را به کسی مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و به گویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دلشکسته شود). ولی سرانجام او این راز را افشا کرد، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئه ای بوده است، پیامبر ص سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت.[2]
اما سخن تفسیر نمونه محل تامل است. چون:
1- لحن آیه 4 در حمایت خدا و جبرائیل و صالح مومنین و ملائک، لحن بسیار شدیدی است و متناسب با این شان نزول نیست.
2- راوی این شان نزول خود عایشه است و با توجه به مقصر بودن عایشه در ماجرا، بعید نیست که سعی کرده باشد، مساله اصلی را کتمان کند.[3]
3- کسی که در مطلب دقت کند، می یابد که این نوع شان نزول با ضمیر تثنیه بیان شده در آیه، تناسب چندانی ندارد. و این شان نزول بیشتر به حفصه باز می گردد و عایشه نقش چندانی در آن ندارد. و تعبیر راز نزد بعض ازواج (دو نفر) اصلا با اینکه مطلب در ابتدا فقط بین پیامبر(ص) و حفصه بوده، سازگار نیست.
4- کثرت مطالب بیان شده در این وادی نشان می دهد که سعی کرده اند، با دروغ اصل قضیه را بپوشانند. علاوه بر اینکه همین اشخاص مقصر در این ماجرا، بعدا قدرت در دست داشتند. و از این قدرت در بیان نظرات خاص خود نیز استفاده کرده اند.
5- روایاتی که صالح مومنین را به حضرت علی (ع) معنا می کند، با این بیان سازگار نیست.[4]
6- آنچه در آیه آمده به این گونه است که ممکن است توطئه از سوی این همسران ادامه پیدا کند که در این صورت، خدا نصرت خود را اقامه می کند، اما شان نزولی که بیان شده، اصلا قابل ادامه دار شدن نیست.
به هر حال بعضی از مطالبی که در شان نزول این آیات گفته شده است، چنان است که انگار بحث از مذمت پیامبر (ص) (نعوذبالله) در میان است. شاید از همین رو تفسیر نمونه این شان نزول را انتخاب کرده است. اما باید حداقل این علامت سوال را باقی نگاه داشت که ماجرا چه بوده است؟ ربط این ماجرا به بحث ولایت چیست که در بعضی از روایات بحث از حاکمیت پدر عایشه و حفصه (ابوبکر و عمر) گفته شده است.[5] یا ...؟
[1]. ترجمه المیزان، ج19، ص: 555.
[2]. تفسیر نمونه، ج24، ص: 272.
[3]. نهج الحق و کشف الصدق ص 371 عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ النَّبِیَّ ص کَانَ
یَمْکُثُ عِنْدَ زَیْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ فَیَشْرَبُ عِنْدَهَا عَسَلا.
[4]. مناقب الإمام علی علیه السلام-ترجمه مرعشی نجفی، ص 218. سعید از لیث از
مجاهد در فرموده خدای متعال: (وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ) گفت: صالح مؤمنان
علی بن ابی طالبست.
[5]. تفسیر نور الثقلین، ج5، ص: 370.
- [سایر] ماجرای گریه حضرت زهرا (س) بعد از پیامبر (ص) و آزار مردم توسط آن چه بود؟
- [سایر] از شما تقاضا دارم که راز داری را تبیین کنید و راه های حفظ آن و عوامل افشای راز چیست؟ این پرسش سه قسمت دارد: (تبیین راز داری-راه حفظ آن-عوامل افشا). با تشکر
- [سایر] ماجرای عبدالله بن ابی السرح کاتب وحی که پیامبر (ص) فرمان قتلش را به دلیل ادعای مشارکت در تنظیم قرآن داد، چیست؟
- [سایر] راز استغفار پیامبر اکرم(ص) چه بود؟
- [سایر] توضیحاتی در مورد رکن یمانی بیت الله الحرام دهید و ماجرای این سنگی که میگویند نزدیکی در خانه ی خداست و پیامبر(ص) با دستان خودش در آنجا گذاشته چیست؟
- [سایر] ماجرای ازدواج زید بن حارثه پسر خوانده پیامبر(ص) با زینب بنت جحش چه بود؟
- [سایر] ماجرای پیامبر و اویس قرنی چیست و شخص اویس قرنی کیست؟
- [سایر] ماجرای تحریف شده درباره پیامبر مربوط به لحظات بعد از بعثت چیست؟ چگونه نادرستی آن ثابت می شود؟
- [سایر] اگر حضرت علی ع جانشین پیامبر ص میشد، وضعیت امت اسلام پس از پیامبر (ص) چگونه رقم می خورد؟
- [سایر] قبل از بعثت پیامبر (ص) خطبه عقد وصلت پیامبر(ص) کیفیتش چگونه بوده است و چه کسی قرائت کرد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .صلوات بر پیغمبر( ص) از مستحبات مؤکّد است, چنانکه مستحب است هر وقت نام مبارک آن حضرت مانند محمد( ص)و احمد( ص)،نیز لقب و کنیه( ص) آن حضرت مانند مصطفی( ص) و ابوالقاسم( ص)گفته یا شنیده شود، بر آن حضرت و آل او صلوات فرستاده شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله جوادی آملی] .هنگام نوشتن نام یا لقب یا کنیه آن حضرت( ص)مستحب است صلوات هم نوشته شود. یاد قلبی آن حضرت با یاد قلبی صلوات همراه باشد, بهتر است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مسجد فضیلت دارد. درجات فضایل آن به تفاوت مسجدهاست. بهترین مسجد روی زمین , مسجد دور کعبه یعنی مسجد حرام است، پس از آن, مسجد پیامبر(ص) در مدینه و بعد از آن, مسجد کوفه و مسجد اقصی که هر دو در یک حدّند و پس از آنها مسجد جامع هر شهر و بعد از آن , مسجد محل و سپس مسجد بازار . حرم انبیا و اوصیای معصوم (ع) فضیلت و استحباب دارد و نسبت به برخی مساجد , مانند مس جد محل و مسجد بازار, افضل است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط حمد و ثنای پروردگار و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام باید به عربی گفته شود و در حمد و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر اکرم و آل پیامبر علیهمالسلام و دعوت مردم به تقوا و خواندن یک سوره کامل در دو خطبه، باید ترتیب مراعات شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ص) را مانند محمد و احمد؛ یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود؛ اگرچه در نماز باشد؛ مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر از روزه دار بپرسند که آیا پیغمبر (ص) چنین مطلبی فرموده اند و او جائی که در جواب باید بگوید نه؛ عمدا بگوید بلی؛ یا جائی که باید بگوید بلی عمدا بگوید نه؛ روزه اش باطل می شود.