منظور از اولی الامر در سوره نساء کیست؟
منظور از اولی الامر در سوره نساء کیست؟ آیه اولی الامر در آیه 59 سوره نساء می‌فرماید: یا ایها الذین آمنوا اطیعوااللّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم : (ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول خدا(ص) و اولی الامر از خودتان را). آنچه در اینجا بحث می شود درباره احادیثی است که در منابع معروف اسلامی (مخصوصا منابع مشهور اهل سنت) در تطبیق این آیه بر علی (ع) آمده است . مفسّر معروف (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری، ذیل این آیه، پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) (به عنوان یک مصداق روشن) تطبیق شده است . در نخستین حدیث از خود آن حضرت نقل می‌کند که وقتی پیامبر (ص) فرمود شرکای من کسانی هستند که خداوند آنها را قرین خودش و من ساخته و درباره آنها آیه یا ایّها الذّین آمنوا اطیعوا اللّه...را نازل کرده است، از آن حضرت پرسیدم: یا نبی اللّه من هم؟:(ای پیامبر خدا اولی الامر کیانند)؟ قال انت اوّلهم:(فرمود: تو نخستین آنها هستی)! (مدرک این احادیث در پایان پنج حدیث ذکر می‌شود) و در حدیث دوم از (مجاهد) مفسّر معروف نقل می‌کند که این آیه درباره امیرمؤمنان علی (ع) نازل شده در آن زمانی که او راجانشین خود در مدینه ساخت (در حالی که عزم غزوه تبوک کرده بود). در حدیث سوم همین معنی را از ابوجعفر الباقر (ع) نقل می‌کند، و در حدیث چهارم از (سعدوقّاص) می‌گوید: هنگامی که پیامبر (ص) به عزم تبوک به جُرُف (محلی نزدیک مدینه) رسید، علی (ع) پشت سرآن حضرت بود، در حالی که سلاح همراه خود داشت، عرض کرد:(ای رسول خدا! مرا به جای خود گذاردی (و از خود جدا نمودی) و من در هیچ غزوه‌ای از شما جدا نبودم، منافقان شایعاتی پخش کرده‌اند که شما به این دلیل مرا در مدینه گذارده‌ای که از آمدنم ناخشنودی)! سعد می‌گوید با گوش خود شنیدم که رسول خدا (ص) می‌فرمود: یا علی الا ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انّه لا نبّی بعدی فارجع فاخلفنی فی اهلی و اهلک :(ای علی! آیا راضی نمی‌شوی که نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی (ع) باشی، مگر اینکه پیامبری بعد از من نیست (تو همه مقامات هارون را داری جز مقام نبوت) بنابراین برگرد و جانشین من در میان خانواده‌ام و خانواده خودت باش).(و مدینه را از شر منافقان حفظ کن ) شبیه همین معنی در حدیث پنجم از علی (ع) نقل شده است.( این احادیث پنجگانه را شواهد التنزیل در ج 1، ص 148 تا 151 آورده است) در تفسیر (البحر المحیط) نوشته (ابوحیّان اندلسی مغربی) در میان اقوالی که درباره معنی اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می‌کند که منظور از آن، امیران سرایا یا ائمه اهل بیت (ع) است.( بحر المحیط، ج 3،ص 278) سپس نامبرده در اینجا دو ایراد بر نزول آیه درباره علی (ع) ذکر کرده است : نخست اینکه: علی (ع) یک فرد بود، در حالی که (اولی الامر) صیغه جمع است. دیگر اینکه ظاهر آیه این است که مردم مأمور به اطاعت اولی الامر در حال حیات رسول خدا(ص) بودند، در حالی که علی (ع) در حیات رسول خدا (ص) امام نبود؟ (همان مدرک، ص 279) نظیر این ایرادها یا بهانه جوئی‌ها دقیقا در آیه ولایت نیز مطرح شده است، که پاسخ‌های آن را به وضوح در آنجا آوردیم: از یک سو گفتیم بسیار می‌شود که افراد در حال حیات خود وصی تعیین می‌کنند و در گفته هایشان می‌گویند و می‌نویسند فلان کس وصی من است و باید چنین و چنان کند یا مثلا فرزندان من از او تبعیّت نمایند، و مفهوم همه اینها آن است که بعد از وفات این برنامه‌ها انجام پذیرد. مسأله (جمع) نیز چنانکه گفتیم هرگز مشکلی ایجاد نمی‌کند، زیرا علاوه بر اینکه اطلاق جمع بر مفرد در قرآن و غیر قرآن از نثر و شعر فراوان است، در اینجا (اولوالامر) واقعا مفهوم جمعی دارد و مفهوم تمام امامان معصوم را شامل می‌شود، گرچه در هر زمان امام و معصوم واحدی است، ولی در مجموع، جماعت خواهد بود. شرح بیشتر در زمینه پاسخ این دو ایراد را در ذیل آیه ولایت مطالعه فرمائید. قابل توجه اینکه غیر از (حاکم حسکانی) در (شواهدالتنزیل)، گروه دیگری نیز روایاتی در شأن نزول این آیه نقل کرده‌اند که می‌گویند آیه ناظر به مسأله خلافت علی (ع) است . از جمله دانشمند معروف (ابوبکر بن مؤمن شیرازی) در رساله اعتقاد(مطابق نقل مناقب کاشی) از ابن عباس نقل می‌کند که آیه فوق درباره علی (ع) نازل شده است. هنگامی پیامبر (ص) او را (موقع عزیمت به میدان تبوک) در مدینه گذاشت، علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا آیا مرا همانند زنان و کودکان در مدینه قرار می‌دهی؟ پیامبر (ص) فرمود: اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح، فقال عزوجل و اولی الامر منکم:(آیا دوست نداری نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی باشی، آن زمان که موسی به او گفت در میان بنی اسرائیل جانشین من باشی و اصلاح کن سپس خداوند عزوجل فرمود: و اولی الامر منکم). (احقاق الحق ج سوم ص 425) نویسنده کتاب (ینابیع الموده) شیخ سلیمان حنفی قندوزی، در کتاب خود از کتاب (مناقب) از سلیم بن قیس هلالی نقل می‌کند: روزی مردی به خدمت علی (ع) آمد و پرسید: کمترین چیزی که انسان در پرتو آن از مؤمنان خواهدبود چه چیز است؟ و نیز کمترین چیزی که با آن از کافران یا گمراهان می‌گردد کدام است؟ امام فرمود: اما کمترین چیزی که انسان به سبب آن در زمره گمراهان در می‌آید، این است که حجت و نماینده خدا و شاهد و گواه او را که اطاعت و قبول ولایتش لازم است نشناسد، آن مرد گفت: (یا امیر المؤمنین! آنها را برای من معرفی نما). علی (ع) فرمود:همانها که خداوند آنان را در ردیف خود و پیامبر قرار داده و فرموده: یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (ینابیع الموده، ص 116، طبع دارالکتب العراقیه) این حدیث گواه بر آن است که اولی الامر حجت و نماینده خداست نه منتخب مردم . در تفسیر برهان نیز دهها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می‌گوید: آیه مزبور درباره علی (ع)، یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از این روایات، نام ائمه دوازده گانه اهل بیت (ع) یک یک آمده است. (تفسیر برهان ج 1، ص 381 تا 387)
عنوان سوال:

منظور از اولی الامر در سوره نساء کیست؟


پاسخ:

منظور از اولی الامر در سوره نساء کیست؟

آیه اولی الامر در آیه 59 سوره نساء می‌فرماید: یا ایها الذین آمنوا اطیعوااللّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم : (ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول خدا(ص) و اولی الامر از خودتان را).
آنچه در اینجا بحث می شود درباره احادیثی است که در منابع معروف اسلامی (مخصوصا منابع مشهور اهل سنت) در تطبیق این آیه بر علی (ع) آمده است .
مفسّر معروف (حاکم حسکانی) حنفی نیشابوری، ذیل این آیه، پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان (اولی الامر) بر علی (ع) (به عنوان یک مصداق روشن) تطبیق شده است .
در نخستین حدیث از خود آن حضرت نقل می‌کند که وقتی پیامبر (ص) فرمود شرکای من کسانی هستند که خداوند آنها را قرین خودش و من ساخته و درباره آنها آیه یا ایّها الذّین آمنوا اطیعوا اللّه...را نازل کرده است، از آن حضرت پرسیدم: یا نبی اللّه من هم؟:(ای پیامبر خدا اولی الامر کیانند)؟ قال انت اوّلهم:(فرمود: تو نخستین آنها هستی)! (مدرک این احادیث در پایان پنج حدیث ذکر می‌شود)
و در حدیث دوم از (مجاهد) مفسّر معروف نقل می‌کند که این آیه درباره امیرمؤمنان علی (ع) نازل شده در آن زمانی که او راجانشین خود در مدینه ساخت (در حالی که عزم غزوه تبوک کرده بود).
در حدیث سوم همین معنی را از ابوجعفر الباقر (ع) نقل می‌کند، و در حدیث چهارم از (سعدوقّاص) می‌گوید: هنگامی که پیامبر (ص) به عزم تبوک به جُرُف (محلی نزدیک مدینه) رسید، علی (ع) پشت سرآن حضرت بود، در حالی که سلاح همراه خود داشت، عرض کرد:(ای رسول خدا! مرا به جای خود گذاردی (و از خود جدا نمودی) و من در هیچ غزوه‌ای از شما جدا نبودم، منافقان شایعاتی پخش کرده‌اند که شما به این دلیل مرا در مدینه گذارده‌ای که از آمدنم ناخشنودی)! سعد می‌گوید با گوش خود شنیدم که رسول خدا (ص) می‌فرمود:
یا علی الا ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انّه لا نبّی بعدی فارجع فاخلفنی فی اهلی و اهلک :(ای علی! آیا راضی نمی‌شوی که نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی (ع) باشی، مگر اینکه پیامبری بعد از من نیست (تو همه مقامات هارون را داری جز مقام نبوت) بنابراین برگرد و جانشین من در میان خانواده‌ام و خانواده خودت باش).(و مدینه را از شر منافقان حفظ کن )
شبیه همین معنی در حدیث پنجم از علی (ع) نقل شده است.( این احادیث پنجگانه را شواهد التنزیل در ج 1، ص 148 تا 151 آورده است) در تفسیر (البحر المحیط) نوشته (ابوحیّان اندلسی مغربی) در میان اقوالی که درباره معنی اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می‌کند که منظور از آن، امیران سرایا یا ائمه اهل بیت (ع) است.( بحر المحیط، ج 3،ص 278) سپس نامبرده در اینجا دو ایراد بر نزول آیه درباره علی (ع) ذکر کرده است :
نخست اینکه: علی (ع) یک فرد بود، در حالی که (اولی الامر) صیغه جمع است.
دیگر اینکه ظاهر آیه این است که مردم مأمور به اطاعت اولی الامر در حال حیات رسول خدا(ص) بودند، در حالی که علی (ع) در حیات رسول خدا (ص) امام نبود؟ (همان مدرک، ص 279)
نظیر این ایرادها یا بهانه جوئی‌ها دقیقا در آیه ولایت نیز مطرح شده است، که پاسخ‌های آن را به وضوح در آنجا آوردیم: از یک سو گفتیم بسیار می‌شود که افراد در حال حیات خود وصی تعیین می‌کنند و در گفته هایشان می‌گویند و می‌نویسند فلان کس وصی من است و باید چنین و چنان کند یا مثلا فرزندان من از او تبعیّت نمایند، و مفهوم همه اینها آن است که بعد از وفات این برنامه‌ها انجام پذیرد.
مسأله (جمع) نیز چنانکه گفتیم هرگز مشکلی ایجاد نمی‌کند، زیرا علاوه بر اینکه اطلاق جمع بر مفرد در قرآن و غیر قرآن از نثر و شعر فراوان است، در اینجا (اولوالامر) واقعا مفهوم جمعی دارد و مفهوم تمام امامان معصوم را شامل می‌شود، گرچه در هر زمان امام و معصوم واحدی است، ولی در مجموع، جماعت خواهد بود.
شرح بیشتر در زمینه پاسخ این دو ایراد را در ذیل آیه ولایت مطالعه فرمائید.
قابل توجه اینکه غیر از (حاکم حسکانی) در (شواهدالتنزیل)، گروه دیگری نیز روایاتی در شأن نزول این آیه نقل کرده‌اند که می‌گویند آیه ناظر به مسأله خلافت علی (ع) است .
از جمله دانشمند معروف (ابوبکر بن مؤمن شیرازی) در رساله اعتقاد(مطابق نقل مناقب کاشی) از ابن عباس نقل می‌کند که آیه فوق درباره علی (ع) نازل شده است. هنگامی پیامبر (ص) او را (موقع عزیمت به میدان تبوک) در مدینه گذاشت، علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا آیا مرا همانند زنان و کودکان در مدینه قرار می‌دهی؟ پیامبر (ص) فرمود: اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح، فقال عزوجل و اولی الامر منکم:(آیا دوست نداری نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی باشی، آن زمان که موسی به او گفت در میان بنی اسرائیل جانشین من باشی و اصلاح کن سپس خداوند عزوجل فرمود: و اولی الامر منکم). (احقاق الحق ج سوم ص 425)
نویسنده کتاب (ینابیع الموده) شیخ سلیمان حنفی قندوزی، در کتاب خود از کتاب (مناقب) از سلیم بن قیس هلالی نقل می‌کند: روزی مردی به خدمت علی (ع) آمد و پرسید: کمترین چیزی که انسان در پرتو آن از مؤمنان خواهدبود چه چیز است؟ و نیز کمترین چیزی که با آن از کافران یا گمراهان می‌گردد کدام است؟ امام فرمود: اما کمترین چیزی که انسان به سبب آن در زمره گمراهان در می‌آید، این است که حجت و نماینده خدا و شاهد و گواه او را که اطاعت و قبول ولایتش لازم است نشناسد، آن مرد گفت: (یا امیر المؤمنین! آنها را برای من معرفی نما).
علی (ع) فرمود:همانها که خداوند آنان را در ردیف خود و پیامبر قرار داده و فرموده: یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (ینابیع الموده، ص 116، طبع دارالکتب العراقیه)
این حدیث گواه بر آن است که اولی الامر حجت و نماینده خداست نه منتخب مردم .
در تفسیر برهان نیز دهها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می‌گوید: آیه مزبور درباره علی (ع)، یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از این روایات، نام ائمه دوازده گانه اهل بیت (ع) یک یک آمده است. (تفسیر برهان ج 1، ص 381 تا 387)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین