شما از هرکس که سوال کنی چرا کار نیکو می کنی، می گوید برای رضای خدا، حال برای من بگویید رضای خدا برای چه، برای ما کار نیکو یک وظیفه است یا نه؟ از دیدگاه اسلام هدف زندگی انسان قرب الی الله است که از طریق ایمان و عمل صالح و کسب رضایت خداوند حاصل می شود و این حقیقت است که کل زندگی انسان را توجیه می کند و آدمی را به سرمنزل مقصود و هدف خلقتی خود می رساند و کمال و سعادت او را تامین می کند. اگر کسی نیت داشته باشد و تمام کارهای عبادی و غیر عبادی خود را با نیت نزدیک شدن به خداوند انجام دهد، تمام زندگی اش در راستای یک هدف و آن لقای الاهی و وصول به محبوب عالم سامان دهی می شود و از این طریق به تمامی آرزوهای انسانی و الهی خود خواهد رسید و در غیر این صورت تمام زندگی او از مسیر صحیح خود خارج خواهد شد و به گمراهی و هلاکت خواهد افتاد. البته نیکوکاری یک وظیفه انسانی نیز هست و حتی اگر انسان دین نداشته باشد، خوب است که آزاده باشد و به همنوع خود خدمت نماید، ولی این حالت از نظر اسلام کافی نیست. آنچه به عمل انسان روح می دهد و او را در راستای هدف اصیل و نهایی زندگی قرار می دهد، نیت الهی داشتن و قصد تقرب به خداوند و کسب رضایت او است. نیت هر کسی نشان گر باطن او است و نیت تقرب می رساند که انسان سالک الی الله است و این است که برای انسان و خداوند ارزش دارد و سعادت او را تامین می کند. وظیفه انسانی داشتن خوب است ولی این نیت انسان طالب کمال را توجیه و راضی نمی کند. انسان فطرتا طالب کمال و قرب الهی است و تنها این نیت است که به او آرامش می دهد و او را در مسیر کمال نهایی اش رهبری می نماید. با این تعریف اکنون معلوم می شود که چرا در روایات اسلامی گفته شده است که نیّت جان عمل است. اینکه می گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا می آورم (قربه إلی الله). بلکه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیک گردد. نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است که به سمت خدا پرواز میکند؛ همان نیتی که از عمل برتر است. از این رو گفته اند خدای سبحان را با نیّتهای صادق مسئلت کنید. به خصوص در زمینه زندگی عرفانی و عبادت خداوند یکی از مسایل بسیار مهم ، مساله (نیت) است. (نیت) روح هر عبادتی به شمار می آید و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. اگر نیت عبادت درست نباشد، آن عبادت هرچه هم حجم آن زیاد باشد، کمترین فایده را برای انسان نخواهد داشت. ما در کارهای عادی و روزمره زندگی خود نیز برای نیت ارزش زیادی قایلیم و به کارهایی ارزش و بها می دهیم که از انگیزۀ صحیحی برخوردار باشند. برای مثال، اگر دوستی به هنگام احوالپرسی با ما، الفاظی از قبیل: (فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت گردم، دلتنگت بودم و ...) را به کار ببرد و ما بدانیم که این حرفها واقعاً از روی محبت و صمیمیت اظهار می شود، این اظهار ارادت او برای ما بسیار ارزشمند است و البته محبت و ارادت ما هم به او زیاد می شود. اما اگر بدانیم این حرفها را به منظور فریب دادنمان می زند و نیرنگی است برای آنکه از ما استفاده ای ببرد، هیچ ارزشی برای این اظهار ارادت ظاهری او قایل نمی شویم، بلکه هرچه بیشتر این رفتار را تکرار کند، انزجار ما از او بیشتر می شود. ظاهر هر دو کار یکی است، ولی این نیت است که باعث تفاوت آشکار در قضاوت ما می شود. اگر کسی نسبت به ما حرکاتی را که ظاهرش احترام و تعظیم است انجام دهد، ولی بدانیم نیت او از انجام آنها مسخره کردن است، نسبت به او چه حالتی پیدا می کنیم؟ نه تنها آن را ارزش نمی دانیم، که ضد ارزش قلمداد می کنیم. بنابراین، این یک قاعده کلی است که افراد عاقل برای ارزش یابی برخی از کارها، به ظاهر آن نگاه نمی کنند، بلکه دقت می کنند که با چه نیتی انجام شده است. اهمیت و نقش نیت در اعمال، تا بدان حد است که ما می توانیم به جز عبادتهای اصطلاحی، از راه نیت، کاری کنیم که تمام اعمالمان عبادت شود! حتی کارهایی از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت کردن و لذت حلال بردن نیز می تواند طوری واقع شود که عبادت به شمار آید! البته این در صورتی است که در همه افعال خود (رضایت خداوند) را مد نظر داشته باشیم. اگر هر نشست و برخاست و هر عملی را که انجام می دهیم، قصدمان واقعاً این باشد که رضایت و خشنودی خدا را به دست آوریم، آن عمل، عبادت می شود. البته تفاوت عبادتهای خاص با سایر اعمال این است که در سایر اعمال، اگر آنها را به قصد رضایت الهی انجام ندهیم، مشکلی ندارد و ما را جهنمی نمی کند، ولی عبادات خاص مثل نماز و روزه، اگر به قصد ریا انجام شود، فرد را به جهنم خواهد فرستاد. البته گاهی انسان نیت خیر دارد، ولی موفق به عمل نمی شود، در این صورت خود نیت تاثیر مثبت خود را دارد و نشان از پاکی باطن و اهداف نیک شخص دارد، اگر چه نیت در کنار اعمال صالح است که انسان را به مراتب عالی میرساند و نقش عمل را نیز باید در نظر گرفت. نکته شایان توجه این که خداوند د ر قران کریم می فرماید :یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام (مایده 16) قران کریم تنها برای یک دسته هدایتگر وروشنگر است وآن دسته کسانی هستند که به دنبال رضایت وکسب خشنودی خداوند متعال هستند.
شما از هرکس که سوال کنی چرا کار نیکو می کنی، می گوید برای رضای خدا، حال برای من بگویید رضای خدا برای چه، برای ما کار نیکو یک وظیفه است یا نه؟
شما از هرکس که سوال کنی چرا کار نیکو می کنی، می گوید برای رضای خدا، حال برای من بگویید رضای خدا برای چه، برای ما کار نیکو یک وظیفه است یا نه؟
از دیدگاه اسلام هدف زندگی انسان قرب الی الله است که از طریق ایمان و عمل صالح و کسب رضایت خداوند حاصل می شود و این حقیقت است که کل زندگی انسان را توجیه می کند و آدمی را به سرمنزل مقصود و هدف خلقتی خود می رساند و کمال و سعادت او را تامین می کند.
اگر کسی نیت داشته باشد و تمام کارهای عبادی و غیر عبادی خود را با نیت نزدیک شدن به خداوند انجام دهد، تمام زندگی اش در راستای یک هدف و آن لقای الاهی و وصول به محبوب عالم سامان دهی می شود و از این طریق به تمامی آرزوهای انسانی و الهی خود خواهد رسید و در غیر این صورت تمام زندگی او از مسیر صحیح خود خارج خواهد شد و به گمراهی و هلاکت خواهد افتاد.
البته نیکوکاری یک وظیفه انسانی نیز هست و حتی اگر انسان دین نداشته باشد، خوب است که آزاده باشد و به همنوع خود خدمت نماید، ولی این حالت از نظر اسلام کافی نیست. آنچه به عمل انسان روح می دهد و او را در راستای هدف اصیل و نهایی زندگی قرار می دهد، نیت الهی داشتن و قصد تقرب به خداوند و کسب رضایت او است. نیت هر کسی نشان گر باطن او است و نیت تقرب می رساند که انسان سالک الی الله است و این است که برای انسان و خداوند ارزش دارد و سعادت او را تامین می کند.
وظیفه انسانی داشتن خوب است ولی این نیت انسان طالب کمال را توجیه و راضی نمی کند. انسان فطرتا طالب کمال و قرب الهی است و تنها این نیت است که به او آرامش می دهد و او را در مسیر کمال نهایی اش رهبری می نماید.
با این تعریف اکنون معلوم می شود که چرا در روایات اسلامی گفته شده است که نیّت جان عمل است. اینکه می گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا می آورم (قربه إلی الله). بلکه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیک گردد. نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است که به سمت خدا پرواز میکند؛ همان نیتی که از عمل برتر است. از این رو گفته اند خدای سبحان را با نیّتهای صادق مسئلت کنید.
به خصوص در زمینه زندگی عرفانی و عبادت خداوند یکی از مسایل بسیار مهم ، مساله (نیت) است. (نیت) روح هر عبادتی به شمار می آید و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. اگر نیت عبادت درست نباشد، آن عبادت هرچه هم حجم آن زیاد باشد، کمترین فایده را برای انسان نخواهد داشت.
ما در کارهای عادی و روزمره زندگی خود نیز برای نیت ارزش زیادی قایلیم و به کارهایی ارزش و بها می دهیم که از انگیزۀ صحیحی برخوردار باشند. برای مثال، اگر دوستی به هنگام احوالپرسی با ما، الفاظی از قبیل: (فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت گردم، دلتنگت بودم و ...) را به کار ببرد و ما بدانیم که این حرفها واقعاً از روی محبت و صمیمیت اظهار می شود، این اظهار ارادت او برای ما بسیار ارزشمند است و البته محبت و ارادت ما هم به او زیاد می شود.
اما اگر بدانیم این حرفها را به منظور فریب دادنمان می زند و نیرنگی است برای آنکه از ما استفاده ای ببرد، هیچ ارزشی برای این اظهار ارادت ظاهری او قایل نمی شویم، بلکه هرچه بیشتر این رفتار را تکرار کند، انزجار ما از او بیشتر می شود. ظاهر هر دو کار یکی است، ولی این نیت است که باعث تفاوت آشکار در قضاوت ما می شود. اگر کسی نسبت به ما حرکاتی را که ظاهرش احترام و تعظیم است انجام دهد، ولی بدانیم نیت او از انجام آنها مسخره کردن است، نسبت به او چه حالتی پیدا می کنیم؟ نه تنها آن را ارزش نمی دانیم، که ضد ارزش قلمداد می کنیم. بنابراین، این یک قاعده کلی است که افراد عاقل برای ارزش یابی برخی از کارها، به ظاهر آن نگاه نمی کنند، بلکه دقت می کنند که با چه نیتی انجام شده است.
اهمیت و نقش نیت در اعمال، تا بدان حد است که ما می توانیم به جز عبادتهای اصطلاحی، از راه نیت، کاری کنیم که تمام اعمالمان عبادت شود! حتی کارهایی از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت کردن و لذت حلال بردن نیز می تواند طوری واقع شود که عبادت به شمار آید! البته این در صورتی است که در همه افعال خود (رضایت خداوند) را مد نظر داشته باشیم. اگر هر نشست و برخاست و هر عملی را که انجام می دهیم، قصدمان واقعاً این باشد که رضایت و خشنودی خدا را به دست آوریم، آن عمل، عبادت می شود.
البته تفاوت عبادتهای خاص با سایر اعمال این است که در سایر اعمال، اگر آنها را به قصد رضایت الهی انجام ندهیم، مشکلی ندارد و ما را جهنمی نمی کند، ولی عبادات خاص مثل نماز و روزه، اگر به قصد ریا انجام شود، فرد را به جهنم خواهد فرستاد.
البته گاهی انسان نیت خیر دارد، ولی موفق به عمل نمی شود، در این صورت خود نیت تاثیر مثبت خود را دارد و نشان از پاکی باطن و اهداف نیک شخص دارد، اگر چه نیت در کنار اعمال صالح است که انسان را به مراتب عالی میرساند و نقش عمل را نیز باید در نظر گرفت.
نکته شایان توجه این که خداوند د ر قران کریم می فرماید :یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام (مایده 16)
قران کریم تنها برای یک دسته هدایتگر وروشنگر است وآن دسته کسانی هستند که به دنبال رضایت وکسب خشنودی خداوند متعال هستند.
- [سایر] چگونه فقط به رضای خداوند اهمیت بدهیم نه رضای دیگران؟
- [سایر] اینکه خداوند هرکس را بخواهد هدایت میکند و هرکس را بخواهد گمراه یعنی چی!؟
- [سایر] وهابیون تکفیری که به قول خودشان برای رضای خداوند عملیات انتحاری انجام میدهند آیا در قیامت با توجه به هدف آنها که جلب رضای خداوند بوده, آیا خداوند آنها را معذب میکند؟
- [سایر] رضای خدا و نشانههای آن را بیان کنید؟
- [سایر] روزهای خوب و نیکو برای شروع کار چه روزهایی هستند؟ (از دید کتاب های مذهبی).
- [سایر] آیا پیامبر اسلام(ص) این حدیث را فرمودهاند: (هرکس علی را قبول دارد مرا قبول داشته و هرکس مرا قبول داشته باشد خدا را قبول داشته است)؟
- [سایر] میخواهم برای رضای خدا با آقایی ازدواج کنم که معلول است. آیا این اقدام پسندیده است؟
- [سایر] سلام اقای شهاب مرادی یه زمانی براتون چندتا سوال ارسال کردم ولی هیچ جوابی ندادید سوال ها هم تکراری نبودن شما اون موقع تمام امیدمو نا امید کردید الان هم مشکلی مثل همون روزها برام پیش اومده ولی دیگه رغبتی برای درخواست مشاوره از شما ندارم شما فقط به سوالاتی پاسخ میدید که از شما تعریف کرده باشن یا خیلی از شما بد گفته باشن اگه واقعا ملاکتون این باشه برای پاسخگویی رضای خدا کجای کار شماست؟
- [آیت الله مظاهری] چگونه انسان میتواند قلباً درک کند، کاری را که دارد انجام میدهد، خیر است و رضای خدا در آن است؟
- [سایر] می خواهم برای رضای خدا با آقایی ازدواج کنم که معلول است. آیا این اقدام پسندیده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرکس برای ریا یعنی نشان دادن به مردم نماز یا عبادت دیگری را انجام دهد علاوه بر این که عبادتش باطل است گناه کبیره نیز انجام داده است و اگر خدا و مردم را هر دو در نظر بگیرد باز عملش باطل و گناه کبیره است.
- [امام خمینی] نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که وظیفه اش تیمم است نباید پیش از وقت نماز تیمم کند، ولی اگر برای کار واجب دیگر یا کار مستحبی تیمم کند و تا وقت نماز عذرش باقی باشد می تواند با همان تیمم نماز بخواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نذر دو قسم است: اوّل: نذری که بصورت مشروط انجام می شود مثلا می گوید: چنانچه بیمار من بهبود یابد انجام فلان کار برای خدا بر عهده من است (اینگونه نذر را نذر شکر می گویند) یا اگر مرتکب فلان کار زشت شوم فلان کار خیر را برای خدا انجام خواهم داد (اینگونه نذر کردن را نذر زجر گویند). دوّم: نذر مطلق: و آن نذری است که بدون هیچ قید و شرطی بگوید: (لله علیّ) یا (برای خدا بر عهده من است) که فلان کار را انجام دهم و همه این نذرها صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترکنماید.
- [آیت الله مظاهری] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد؛ یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد ، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید .
- [آیت الله بروجردی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله خوئی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بهجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.