ثبات شخصیت انسان به چه چیزی بستگی دارد؟
پیش از هر چیز از این که به فکر ارتقای کمالات و دستیابی به ثبات شخصیت خود هستید، اظهار خوشوقتی می‌ کنیم ; چرا که اولین مرحله هر کمال، ((بیداری)) است ; بیداری و آگاهی نسبت به نواقص و سعی برای جبران آنها. بنابراین، این کشمکش‌ های فکری و روحی را، باید روندی سازنده و مثبت تلقی کرد. حضرت عیسی(ع) فرموده است: ((مریض کسی نیست که دردی دارد ; بلکه مریض واقعی کسی است که بیمار است، ولی خود را سالم می‌ پندارد)). اما ثبات شخصیت ; ثبات شخصیت (نوع مثبت آن) گوهری گران‌سنگ است که آسان به کف نمی‌ آید و به سرعت حاصل نمی‌ شود. ((ثبات شخصیت))، در مرحله اول رهیق معرفت است. تا آدمی معرفت خویش را نسبت به هستی و آفریننده ‌ئ آن و جایگاه خود در هستی و نیز وظایفی که برای او ترسیم می‌ گردد بالا نبرد و به سطح مناسبی از کمال نرساند، همواره دستخوش بی‌ثباتی خواهد بود و هر روز تحت تاثیر موج‌ها به این سو و آن سو خواهد رفت. اگر کشتی لنگری نداشته باشد، امواج دریا، آن را به هر طرف خواهند کشید و چه بسا در این کشاکش، آسیب سختی هم ببیند و یا منهدم گردد. لنگر آدمی در اقیانوس بی‌کران هستی، همان ((معرفت)) است ; معرفتی منطقی و عقلانی درباره حیات و آن گاه به مقتضای معرفت، عمل کردن. قرآن مجید به زیبایی هر چه تمام‌تر این حقیقت را بدین‌گونه بیان فرموده است: ((آدمی ناپایدار و بی‌ثبات آفریده شده است ; زمانی که ناگواری به او رو کند، ناله سرمی‌ دهد و زمانی که خیر به او رسد، بخل می‌ورزد، مگر نمازگزاران ; آنانی که بر نماز خود مداومت می‌ کنند و کسانی که در اموالشان حقی معلوم برای سائل و محروم است (حق فقرا و نیازمندان را پرداخت می‌ کنند) و کسانی که روز جزا را تصدیق می ‌کنند و از عذاب پروردگارشان ترسان هستند... و کسانی که خود را از نامحرمان باز می‌ دارند... و کسانی که به امانت و عهد خویش وفا می ‌کنند و کسانی که [در جای لازم خود] شهادت‌های خود را ادا می‌ کنند و بدان استوارند و کسانی که بر نماز خود محافظت دارند...))، (سوره معارج، آیه 19 به بعد). عصبانیت و کم‌ظرفیتی نیز ناشی از بی‌ثباتی است. انسان فهمیده و دارای معرفت، هرگز عنان اختیار خویش را، به دست نفس سرکش نمی ‌سپارد ; زیرا نفس بد اندیش را دشمن می‌ دارد و می ‌داند که اگر مهار نشود، آدمی را به ورطه‌ئ سقوط خواهد کشاند. بنابراین او به کنترل نفس خویش می ‌پردازد و هنگام هیجان نه سخنی می‌ گوید و نه تصمیمی عجولانه می گیرد. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

ثبات شخصیت انسان به چه چیزی بستگی دارد؟


پاسخ:

پیش از هر چیز از این که به فکر ارتقای کمالات و دستیابی به ثبات شخصیت خود هستید، اظهار خوشوقتی می‌ کنیم ; چرا که اولین مرحله هر کمال، ((بیداری)) است ; بیداری و آگاهی نسبت به نواقص و سعی برای جبران آنها.
بنابراین، این کشمکش‌ های فکری و روحی را، باید روندی سازنده و مثبت تلقی کرد. حضرت عیسی(ع) فرموده است: ((مریض کسی نیست که دردی دارد ; بلکه مریض واقعی کسی است که بیمار است، ولی خود را سالم می‌ پندارد)).
اما ثبات شخصیت ; ثبات شخصیت (نوع مثبت آن) گوهری گران‌سنگ است که آسان به کف نمی‌ آید و به سرعت حاصل نمی‌ شود. ((ثبات شخصیت))، در مرحله اول رهیق معرفت است. تا آدمی معرفت خویش را نسبت به هستی و آفریننده ‌ئ آن و جایگاه خود در هستی و نیز وظایفی که برای او ترسیم می‌ گردد بالا نبرد و به سطح مناسبی از کمال نرساند، همواره دستخوش بی‌ثباتی خواهد بود و هر روز تحت تاثیر موج‌ها به این سو و آن سو خواهد رفت.
اگر کشتی لنگری نداشته باشد، امواج دریا، آن را به هر طرف خواهند کشید و چه بسا در این کشاکش، آسیب سختی هم ببیند و یا منهدم گردد.
لنگر آدمی در اقیانوس بی‌کران هستی، همان ((معرفت)) است ; معرفتی منطقی و عقلانی درباره حیات و آن گاه به مقتضای معرفت، عمل کردن.
قرآن مجید به زیبایی هر چه تمام‌تر این حقیقت را بدین‌گونه بیان فرموده است: ((آدمی ناپایدار و بی‌ثبات آفریده شده است ; زمانی که ناگواری به او رو کند، ناله سرمی‌ دهد و زمانی که خیر به او رسد، بخل می‌ورزد، مگر نمازگزاران ; آنانی که بر نماز خود مداومت می‌ کنند و کسانی که در اموالشان حقی معلوم برای سائل و محروم است (حق فقرا و نیازمندان را پرداخت می‌ کنند) و کسانی که روز جزا را تصدیق می ‌کنند و از عذاب پروردگارشان ترسان هستند... و کسانی که خود را از نامحرمان باز می‌ دارند... و کسانی که به امانت و عهد خویش وفا می ‌کنند و کسانی که [در جای لازم خود] شهادت‌های خود را ادا می‌ کنند و بدان استوارند و کسانی که بر نماز خود محافظت دارند...))، (سوره معارج، آیه 19 به بعد).
عصبانیت و کم‌ظرفیتی نیز ناشی از بی‌ثباتی است. انسان فهمیده و دارای معرفت، هرگز عنان اختیار خویش را، به دست نفس سرکش نمی ‌سپارد ; زیرا نفس بد اندیش را دشمن می‌ دارد و می ‌داند که اگر مهار نشود، آدمی را به ورطه‌ئ سقوط خواهد کشاند. بنابراین او به کنترل نفس خویش می ‌پردازد و هنگام هیجان نه سخنی می‌ گوید و نه تصمیمی عجولانه می گیرد.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین